دلسوزی برای محیط بانان ایران بس است، کاری کنید
يكشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۸ ق.ظ
خسرو بهلولی*: نوشتن و هم دردی و ... چه سود وقتی که همه و همه فقط برای محیط بان دلسوزی می کنند. فقط دلسوزی !
دیگر از تکرار بیان سختی های محیط بانی خسته شده ام. فقط دلسوزی !
یاد صبح هایی به خیر که خیلی زود بیرون می زدم برای گشت و کنترل در منطقه ! خیلی زود که مادرم متوجه رفتن من نشود! اما می دیدمش که با چشمانی نگران می گفت باز کجا لباس رزم پوشیدی؟!
پدرم هنوز که هنوز است از من می پرسد؟ چرا برنامه ریزی درستی برای محیط بانان نمی شود؟ چرا هیچکس به فکر حمایت از محیط بانان نیست؟
و من جوابی برای این سوال او ندارم.
همسرم با نگرانی های دائمی از حضور شبانه روزی من در منطقه می گفت: کی تمام می شود؟ آتش سوزیها، در گیری با زمین خواران، شکارچیان غیر مجاز ، صیادان، دامداران متخلف و ... فقط بگو کی تمام می شود؟؟!!
یاد آن روز می افتم که سردی لوله اسلحه شکارچی را روی شکمم احساس کردم و تا مرگم فقط یک چکاندن ماشه باقی مانده بود.
یاد آن هنگام که مورد شدیدی ترین تهمت های سیاسی و اجتماعی قرار گرفتم برای ایستادگی تمام قد برای جلوگیری از جاده کشی به دریاچه گهر و تخریب آخرین زیستگاه خرس قهواه ای در اشترانکوه و مامن حیات وحش در فصل گردشگری در این منطقه!
یا آن روز که پنج دقیقه مانده به افطار در ماه مرداد در آن گرمای شدید در راه خاموش کردن آتش سوزی جنگلهای بلوط زمین خوردم و دستم شکست.
یاد آن لحظات افتادم که با موتور از کوه چرت شدم و اگر موتور یک چرخ دیگر می خورد الان اینجا نبودم که این مطالب را بنویسم.
یاد صخره های برفی و یخی اشترانکوه افتادم که برای گرفتن دو شکارچی متخلف که لوله اسلحه هایشان بر روی شکارها بود و برای گرفتن آنها چنان از صخره پایین افتادم که خودم هم نمی دانم چرا الان زنده هستم!
یا آن زمستان افتادم که پس از دوازده ساعت برف کوبی برای رسیدن به دریاچه گهر سه قدم یکبار صورتم به شدت به برفها می خورد چون ماهیچه های پایم دیگر توان رفتن نداشت.
یاد....
الان نیز به پاس تمام تلاشهایی که انجام داده ام ! به پاس همه آسیب هایی که دیده ام ! به پاس تلاشی که برای حفاظت محیط زیست انجام داده ام ....
بس است دیگر دلسوزی! بس است دیگر ابراز همدردی! بس از دیگر دست روی دست گذاشتن!
به فاصله دو روز سه محیط بان شهید شده اند!
کسی نیست مطالبات محیط بانان را بررسی کند؟
وقت آن نشده که نیازهای تجهیزاتی محیط بانان بررسی شود و اولویت هزینه های ادارات کل بر مبنای تجهیز نیروها قرار گیرد؟
وقت آن نشده همتی به خرج داده شود برای رفع مشکلات محیط بانان؟
وقت آن نشده قانون گارد مورد بازبینی مجدد قرار گیرد؟
وقت آن نشده با برنامه ریزی درست و رفع مشکلات محیط بانان،محیط بان دیگر نیازی به دلسوزی نداشته باشد؟!
محیط بان اسمی که سازمان با آن سربلند است و فقط برایش دلسوزی می شود.
* محیط بان
منبع: زیست بوم
۹۵/۰۴/۰۶