حفظ محیطزیست در پرتو حقوق بشردوستانه
سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۳۰ ق.ظ
پریا علیزاده*: یکی از موضوعهای مهم جهانی حفظ محیطزیست است که مورد توجه حقوق بشردوستانه واقع شده؛ زیرا بهرهبرداری از طبیعت، حفظ کرامت انسانی و تحقق امنیت و عدالت و توسعه نسلهای آینده رابطهای نزدیک به رعایت حفظ محیطزیست و مسائل زیستمحیطی دارد و هرگونه زیان و تخریب طبیعت بر زندگی سالم انسانی اثرگذار است. در این میان یکی از مخربترین عوامل تخریب محیطزیست و آسیبرسانی به زندگی بشر و حیات طبیعت و جانداران وقوع جنگ و به کار بردن سلاحهای ویرانگر و نادیده گرفته شدن مقررات جنگی است، چنان که وقوع جنگها در زندگی بشر بهخصوص جنگ جهانی اول و دوم و سایر جنگهایی که پس از آن به وقوع پیوسته است، شاهد بر این مدعاست.(1)
امروزه همه اذعان دارند که آثار سوء جنگها بر طبیعت و محیطزیست از هر عامل دیگر خطرناکتر است؛ زیرا در جنگها حس ضربهزدن و پیروزی یک طرف منازعه بر طرف دیگر و تمایل شدید به انتقامجویی با استفاده از سلاحهای ویرانگر، بهتدریج به وجود میآید و با دادن تلفات و ضایعات این حس روز به روز شدت بیشتری مییابد تا جایی که دو طرف منازعه هرگونه پایبندی به اصول انسانی و بشری را فراموش میکنند و بیرحمانهتر از حیوانات درنده به یکدیگر حمله میبرند؛ حتی زندگی و حیات طرفهای به دور از منازعه را به خطر میاندازند و موجب زیان عظیم بر محیطزیست میشوند تا جایی که خسارت جنگها بر زندگی انسان و محیطزیست بشر را بهتدریج وادار کرد، تدبیری بسنجد و راهکاری بجوید تا شاید بتواند جنگها را تا حدودی مهار کند و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی و تاکتیکهای غیرانسانی را محدود کرده و طرفهای درگیر را ملزم به مراعات حال زنان، کودکان، سالخوردگان، اسیران، مجروحان و غیر نظامیان کند و مانع تخریب محیطزیست بشود.
کاربرد سلاحهای شیمیایی، میکروبی و هستهای علاوه بر کشتار حیوانات و انسانهای نظامی و غیر نظامی در مقطع زمانی خاص در یک نسل، در درازمدت باعث آلودگی آب و خاک شده که در نسلهای بعد مورد توجه قرار میگیرد. تخریب محیطزیست از زمان پیدایش انسان وجود داشته و همواره اذهان جامعه بشری را به خود معطوف داشته و میدارد.
بررسی مسأله تخریب محیطزیست در مخاصمات مسلحانه از آنجا حایز اهمیت و بذل توجه جدی است که این تهدید در خلال درگیریها و منازعات مسلحانه تشدید شده و آثار تخریبی گستردهتر و عمیقتری را بر جای میگذارد که جبران خسارات وارده در بسیاری موارد غیر ممکن است . آنچه ابتدا در رابطه با حمایت از محیطزیست در صورت وقوع مخاصمات مسلحانه مطرح میشود، این پرسش است که در تدوین مقررات مربوط به حمایت از محیطزیست و حفظ بقا و سلامت آن تا چه میزان منافع واضعان موازین محیطزیست و ضرورت حمایت از آن را تحت تاثیر قرار داده است؟
شاید این تردید هنگامی شدت گیرد که میزان توجه به لزوم حمایت از محیطزیست از سوی متخاصمان در اسناد حقوق بینالملل بشردوستانه مطرح شود یا اینکه تعلیق ممنوعیت تخریب آن منوط به تحقق چه شرایطی شده و آیا محیطزیست به موجب مقررات ذیربط یک هدف غیر نظامی محسوب میشود یا خیر؟
بیتردید ارایه پاسخ روشن و قاطع به پرسشهای مطروح میتواند حمایت هر چه بیشتر و مطلوبتر از محیطزیست را در بر داشته باشد و این درحالی است که مشاهده میشود در بسیاری از مواقع طرفهای یک مخاصمه تصور میکنند مورد هدف حمله قرار دادن محیطزیست میتواند مزایای انسانی قابل توجهی را برای آنها تامین کند. از سوی دیگر بررسی این مقوله از نقطه نظر بسیاری از حامیان محیطزیست مطرح میشود که آیا قوانین موجود درخصوص حمایت از محیطزیست در مخاصمات مسلحانه صرفا با محور قرار دادن انسان توانسته است دربردارنده آثاری سودمند برای محیطزیست باشد یا خیر؟
چرا که درخصوص حمایت از محیطزیست دو گونه رویکرد کاملا متفاوت وجود دارد؛ رویکرد «انسانمحور» و رویکرد «طبیعتمحور». در اینباره باید اذعان داشت که حاکمیت روح انسانمحوری بر کالبد قوانین و موازین مربوط به محیطزیست، تخریب یا استثمار آن را در صورتی ممنوع میشمارند که این امر خساراتی به منافع یا حیات و بقای انسان وارد آورد. براساس رویکرد طبیعتمحور، ضمن عدم انکار اهمیت محیطزیست برای حیات و بقای انسان، به هیچ وجه مجوز استفاده نامناسب از محیطزیست و استثمار آن در جهت تامین منافع و مصالح انسان داده نمیشود.
البته رویکرد طبیعتمحور از منظر دیگری نیز قابل تامل است: از دیدگاه بسیاری از کارشناسان محیط زیست، انسان خود نیز بخشی از محیطزیست تلقی شده و پدیدهای جدای از آن تصور نمیشود. پس تخریب محیطزیست درواقع در نگاه کلان و بلندمدت از حیث آثار بر جوامع انسانی غیر قابل انکار است؛ هر چند که ظاهرا متضمن آثار سوء فوری بر بقا و حیات انسانها نباشد.
به همین علت به عنوان نمونه پذیرش آن که سوزاندن یک جنگل در مسافتی دور از اجتماع انسانی و آسیب رساندن به چرخه حیات طبیعت نمیتواند بر بقای انسان تاثیر گذارد، غیر منطقی است؛ بلکه هر دو رویکرد انسانمحور و طبیعتمحور به حمایت از انسان منجر خواهند شد و مستلزم مطالعه عمیقتر از دیدگاه مکاتب گوناگون درخصوص محیطزیست و حمایت از آن است.
١- مصطفی تقیزاده انصاری
* کارشناس میراث فرهنگی
* کارشناس میراث فرهنگی
منبع: روزنامه شهروند
۹۵/۰۲/۱۴