کاش «آنها» محیطبان میشدند
چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۴۷ ق.ظ
عبدالحسین طوطیایی*: تدارک برخی طرحهای اجتماعی در هفتههای اخیر، ابهاماتی را پدید آورده است. نگارنده بر آن نیست خود را با چنین مقولهای که در حیطه تخصص و آگاهی حرفهایاش نیست، درآمیزد؛ اما به عنوان یک شهروند این کشور که در دیدگاه حرفهای دغدغههای عرصههای تولید و زیستمحیطی موج میزند، تخریب جنگل و شکارگونههای در حال انقراض جانوری را بیشتر آسیبهای اجتماعی میدانم.
تردیدی ندارم کشور ١٦٥میلیونهکتاری ما و عمدتا کانونهای حیات آن دستخوش بحرانهایی شده است؛ مربوط به آسیبهایی که عمدتا توسط عامل انسانی ایجاد میشود و بنابراین نباید تنها دوهزارو ٥٠٠ نفر محیطبان داشته باشد.
در حقیقت برای هر ٦٦ هزار هکتار بهطور میانگین یک نفر محیطبان وجود دارد. درصورتیکه اگر اعتبار برنامهای را که این روزها در همه محافل درباره آن سخن گفته میشود -حداقل ٣٠٠ میلیارد تومان- به تجهیز محیطبانی در سازمان حفاظت محیط زیست اختصاص میدادیم، سرانه عرصه هر محیطبان به حدود ١٧ هزار هکتار کاهش پیدا میکرد. عرصه حیاتی سرزمین ما درحالحاضر با آسیبهای در حال افزایشی روبهرو است. هرگونه کاهش جاذبههای زیستن و تولید در اکناف کشورمان به کاهش امکانات زیست و معاش منجر میشود.
اولین پیامدهای چنین نامعادلاتی در گام نخست کوچهای اجباری است و تهران به عنوان اولین هدف این کوچها نشانه گرفته میشود.
بدیهی است دگرگونیهای پرشتاب در هر جامعهای از قبیل مهاجرت به افزایش تنشهای اجتماعی در مهاجران و به کوچهای فرامرزی ساکنان سنتی میانجامد؛ اما اگر روند ناهنجاری اجتماعی در جامعهای مانند تهران گسترش یابد، ناگزیر هستیم بهطور متناوب بر تعداد طرحهای کنترلی بیفزاییم؛ اما با اعتبار صد میلیون دلار میتوان به تجهیز سالانه ٣٠ هزار هکتار اراضی کشاورزی به سیستم آبیاری تحت فشار و صرفهجویی حدود ١٠ میلیون مترمکعب آب کشاورزی اقدام کرد. البته در همین سطح به احیای جنگلهای متروکه یا نوسازی باغات میوه کمبازده نیز میتوان پرداخت.
به خاطر بسپاریم که حدود یک میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس میانی با آلودگی پوسیدگی زغالی و آفت چوبخوار در معرض ازبینرفتن هستند. نزدیک به ١٢٠ هزار هکتار از این سطح در استان ایلام که دارای بالاترین میزان بیکاری است، قرار دارد. اگر تنها عرصههای
جنگلی این استان نابود شوند...
بهجز افزایش تراکم ریزگردها، بسیاری از مشاغل تولیدی، ازجمله دامداریهای کوچرو و نیمهکوچرو تحتالشعاع قرار میگیرند و چهبسا بر ناهنجاریهای کلانشهرها بیفزاید. درحالحاضر بهجز آنچه که برشمرده شد، برنامههای بسیاری برای توسعه عمرانی در بخش کشاورزی، ازجمله تهیه نقشه کاداستر اراضی کشاورزی و... و نیز در امور حراست از بستر حیات و منابع طبیعی وجود دارد که با چنین بودجههایی در سال به انجام میرسد.
اگر حراست از مواهب الهی و وراثت پایدارانه آنها برای نسلهای آتی را نیز برای توسعه هنجارهای اجتماعی تلقی کنیم، شاید برای آن طرحی دیگر بیندازیم. ای کاش اجازه بدهیم مدیریت حراست از هنجارهای اجتماعی تنها با بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی، با تکیه بر فرهنگسازی و بدون صرف هزینهای از ذخایر ملی صورت بگیرد. اگر اینگونه نکنیم، شاید با کنترل اماکن عمومی، تنها به گسترش زیرزمینی ناهنجاریها بیفزاییم.
* پژوهشگر کشاورزی
منبع: روزنامه شرق
۹۵/۰۲/۰۸