۵۰ سال دیگر جنگل نداریم
يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ق.ظ
روزنامه آرمان : در ۵۰ سال اخیر یکسوم جنگلهای ایران نابود شده است. سال ۹۱ همزمان با روز درختکاری رهبر معظم انقلاب اسلامی بر ضرورت شکل گیری عزم و اراده راسخ برای جلوگیری از تصرف غیرقانونی مناطق اطراف شهرهای بزرگ تاکید کردند؛ معضلی که در قالب جنگل خواری و زمین خواری بارها درباره آن افشاگری شده است.
کندن تعمدی درخت در کنار آتش سوزی باعث شده جنگلهای ایران حال و روز خوشی نداشته باشند و طبق اعلام ناسا تا ۵۰ سال دیگرنابود شوند. در این شرایط فاجعه آمیز اما سال گذشته، مجلسیان طرح صیانت از جنگلها را رد کردند.

روند نابودی جنگل و درختان در ایران تمام شدنی نیست. از سویی طی سالهای اخیر حریق تقریبا به تمامی جنگلهای کشور سرایت کرده تا جایی که از منابع سبز پاریز کرمان گرفته تا جنگلهای گلستان، ابر، استهبان فارس، پارک لتیان تهران و بسیاری از جنگلهای دیگر که میشد در فضای زنده و سبزشان نفس کشید، جز زمینی سوخته و سیاه چیزی بر جای نگذاشته است و از سوی دیگر بهره برداری از جنگلها به شکلی فاجعه آمیز در ایران ادامه دارد. کارشناسان معتقدند که حال و روز جنگلهای ایران اگر به همین شکل ادامه پیدا کند، تا ۵۰ سال آینده فضای سبزی در کشور باقی نمیماند. گوش مسئولان اما مطابق معمول بدهکار هشدار کارشناسان نیست و تقصیر را به گردن شرایط اقلیمی، کمبود باران، ازدیاد بادهای گرم، کمبود رطوبت جنگلها و دست آخر به گردن یکدیگر میاندازند.
میتوانستیم به جای ببر از روسیه آبپاش بگیریم!
مسئولان معتقدند که آتش سوزیها کمتر توسط انسان اتفاق میافتد و تقصیر را به گردن باد و باران و شرایط اقلیمی میاندازند. ماده ۴۵ تا ۴۷ ثبت قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها درباره مجازات آتش افروزی در جنگلها نوشته شده و طبق آن مجازات زندان یک تا ۱۰ ساله و جریمه نقدی برای آتش افروز وجود دارد، با این وجود باز هم دولت معتقد است که تاکنون کسی برای آتش افروزی عمدی دستگیر نشده است. مشاور رئیس سازمان حفظات محیط زیست سال ۹۱ در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد: نابودی جنگلهای ایران تا ۵۰ سال آینده، مطابق با برآوردهای هشدار گونه ناسا از وضعیت ایران است و حقیقت دارد، به این معنا که با تداوم این شرایط، طی سالهای ۲۰۵۰ تا ۲۰۶۰ اثری از جنگلهایی که امروز میشناسیم در کشور باقی نخواهد ماند. اسماعیل کهرم گفت: نمیتوان آمار دقیقی از آسیب حاصل از این آتش سوزیها ارائه داد، اما تنها در یکی از این موارد در گلستان، ۴۰۰هکتار جنگل سوخت و از بین رفت. او افزود: مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست استان گلستان هم آمد و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده گفت که ۴۰۰ هکتار سوختگی بیشتر نبوده و موردی پیش نیامده است. کهرم با بیان اینکه مسئولان برای فضای سبز کشور به اندازه پشهای که مرده باشد ارزش قائل نیستند افزود: پس در این شرایط مشخص است که آماری ارائه نخواهد شد، چون اعلام آمار، مویدی بر کم کاری دولت و فقدان تجهیزاتی است که باید باشد و نیست. کهرم با اشاره به اینکه بودجهای به تکمیل تجهیزات اطفای حریق جنگلها اختصاص نمیدهند، اما این بهانه خوبی نیست! افزود: زمانی که روسیه از ما درخواست پلنگ کرد، سازمان حفاظت محیط زیست میتوانست در ازای آن تقاضای هواپیمای آبپاش در زمان جنگل سوزیها را داشته باشد، نه اینکه در اقدامی نمایشی، از روسیه ببر بخواهد. متاسفانه ما از موقعیتها استفاده نمیکنیم وبعضا ترجیح میدهیم به جای اقدامات بنیادی، دست به کارهای نمایشی بزنیم.
برداشت ناپایدار ما از جنگلها
درباره تخریب عمدی جنگلها و فرایندی که بدون آتشسوزی، درختان را برای مقاصد مختلف قطع میکنند، هم وجود دام و هم برداشت ناپایدار، دو کابوس جدی برای طبیعت ایران است. سال ۹۳ اعضای کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی با اکثریت آرا، طرح حفظ و صیانت از جنگلها را رد کردند؛ در این طرح آمده بود که قطع درختان تا پنج سال بهطور کامل ممنوع شود. این در حالی است که میزان برداشت ما از جنگلها دو برابر میزان پایدار است. ایران ۲/۶ میلیون متر مکعب برداشت دارد، در حالی که میزان پایدار، ۲/۳ میلیون متر مکعب است. برداشت چوب و زغال در کشور ما غوغا میکند. پاکتهای زغال موجود در مغازهها را اگر روی هم جمع کنیم، میلیونها متر مکعب چوب خواهد بود. در این زمینه کهرم میگوید: پاکستان برداشت از جنگلهای داخلی را متوقف کرد و آنچه احتیاج داشت از خارج وارد کرد، اما ما منافع زودگذرمان را دیدیم و نوک بینی مان را نگاه کردیم نه بیش از آن را.
تغییر کاربری جنگلهای کشور
محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل و مرتع معتقد است: تغییر کاربری ابتدا در دامنههای جلگهای اتفاق افتاد. کشاورزان این مناطق را به اراضی کشاورزی تبدیل کردند، اما با افزایش رفاه مردم و رشد شهرنشینی این اراضی، به خانه، ویلا و شهرکهای ویلایی تبدیل شدند. ناصر کرمی، اقلیمشناس نیز در این باره به مهر میگوید: مشکل تخریب جنگلها در اکثر نقاط جهان وجود دارد، اما چرا ایران که از نظر نسبت مساحت جنگل به کل مساحت کشور حتی در شمار ۱۰۰ کشور اول برخوردار از پهنههای جنگلی نیست در شمار شش کشور اول مخرب جنگل قرار دارد؟ تصور میکنم اراده ملی کشوری برای حفظ جنگلها در جهان ضعیفتر از ایران نباشد. حفاظت جنگل در ایران نه یک موضوع حیاتی، ملی، جهانی و بنیادین، بلکه صرفا دلمشغولی یکی از سازمانهای وابسته به یکی از وزارتخانههای دولت است.
حضور دام در جنگل فاجعه است
بر اساس بند ۱ ماده ۶ مصوبه صیانت از جنگلهای شمال، هیات وزیران، سازمان جنگلها و مراتع موظف بودند تا سال ۱۳۸۸، ۳/۳ میلیون واحد دامی را از جنگلها خارج کنند. اما این مصوبه در مهلت مقرر تحقق نیافت و حتی با تأخیری چندینساله هم بعید است بهطور کامل اجرا شود. امید میرفت با اجرای دقیق طرح صیانت از جنگلها و خروج دامها، یکی از عوامل موثر نابودی جنگلها از میان برود اما متأسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده است.
محمود احمدی نژاد، رئیسجمهور سابق در اظهاراتی که سال ۹۰ در صحن علنی مجلس مطرح کرد از محدودیت استفاده دامداران از جنگلها انتقاد کرد و گفت: زمانی که این محدودیتها اعمال میشد استدلال مسئولان این بود که دام میرود به جنگل و جنگل را تخریب میکند، در حالی که بهترین حافظان جنگل دامداران هستند و اگر ما این ۱۴ میلیون هکتار جنگل را به آنان برگردانیم بیش از ۱۴ هزار اشتغال ایجاد میشود! کارشناسان بسیاری نسبت به این اظهارنظر رئیسجمهور وقت درباره ورود دام به جنگل واکنش نشان داده و اعلام کردند اظهارات رئیسجمهور درباره واگذاری جنگلها به دامداران با تمام قوانین، مصوبات و چشم اندازهایی که تاکنون برای حفاظت از جنگلها وجود داشته مغایرت دارد و در صورت اجرایی شدن آموزههای یک قرن متخصصان هدر میدهد. این روزها اما در دولتی که داعیه آن حفظ محیط زیست است و سازمان عریض و طویلی تحت نام سازمان حفاظت محیط زیست برای حفظ طبیعت در آن فعالیت میکند، از این اظهارنظرهای غیرکارشناسی خبری نیست، با اینهمه باز هم لازم است توجه بیشتری به جنگل -به این تنها میراث ما آدمیان روی زمین- شود. توجهی که در مجلس فعلی خبری از آن نبود!
منبع:زیست بوم
۹۴/۱۲/۱۶