در سالهای اخیر « محیط زیست ایران » شرایط بحرانی بسیاری را به دلیل بی تدبیری های مختلف تجربه کرده است؛ نبود برنامه جامع در کنار انتخاب رویکردهای سطحی در برخورد با مسائل پیچیده اوکولوژِکی شرایط را برای زیست بوم وطن به خط قرمز رسانده است! آنچه که در سالیان اخیر بر شرایط زیستی این سرزمین رفته است، بی شک حاصل عدم برنامه ریزی صحیح و راهبردی، توسعه ناپایدار و عدم استفاده از متخصصین در جایگاه درست است.بدن تردید عدم استفاده از برنامه های صحیح بر اساس توانایی های هر منطقه در کنار نگاه نا صحیح به موضوع حساس محیط زیست اسباب از بین رفتن پایداری های زیستی سرزمین را فراهم آورده که هنوز هم می توان با کمک متخصصین این حوزه شرایط را به سمت آرامش سوق داد.
اما براستی امروز چه کسی می تواند پاسخگوی آنچه که بر محیط زیست ایران تحمیل شده است، باشد هنگامی که کلان شهرهای ایران درگیر آلاینده های خطرناک بوده و شهرهای غربی کشور در یک دهه اخیر به واسطه حضور ذرات ریز معلق آسمانی خاکستری را تحمل کرده اند، چه می توان گفت جزء اینکه عامل اصلی در اولویت نبودن محیط زیست و عدم برنامه ریزی صحیح در برخورد با بحران های خاص اقلیمی در برنامه های کلان کشور بوده است؟
چرا امروز سازمان های مردم نهاد حامی محیط زیست کشور در شرایط دشوار کاری به سر می برند؟ چرا در این سالها آرامش در مناطق تحت حفاظت به صفر نزدیک بوده است؟ چرا امروز دانش آموختگان رشته محیط زیست و منابع طبیعی با وجود این همه مشکل در زیست بوم سراسر کشور به شغل های کاذب و وعده های پوچ روی آورده اند؟ شوربختانه پاسخ این پرسشها اگر چه گاه شفاف به نظر می رسد اما همچنان بی پاسخ مانده اند تا فعالین حوزه محیط زیست ایران بیش از پیش نگران آینده این سرزمین باشند !
امروز محیط زیست کشور به دلایلی که تنها برخی از آنها در بالا ذکر شد، مرزهای هشدار را نیز رد کرده و تنها راه حل نجات این سرمایه ارزشمند برنامه ای جامع، مانع و خردمندانه است؛ برنامه ای که بر اساس و مبنای اصول ارزیابی های اکولوژیکی تنظیم شده باشد تا شاهد بهبود شرایط فعلی و حرکت به سوی پایداری های سرزمین باشیم.
امروز که دولت « دکتر حسن روحانی » با شعار « تدبیر و امید » اعتماد اکثریت مردم ایران را به دست آورده و در نخستین نشست خبری خود با تاکید بر این موضوع مهم که بستر مناسب برای مشارکت مردم در فعالیت های جاری کشور فراهم خواهد شد، امیدهای فراوانی را برای احیای تشکل های مردمی زنده کردند؛ این در حالی است که ایشان هوشمندانه به نکته بسیار مهمی اشاره کردند که در سالهای اخیر جای خالی آن را اکثر فعالین محیط زیست کشور به خوبی درک کرده اند؛ بازگشت سازمان های مردم نهاد محیط زیستی به جایگاه راهبردی خود می تواند شاه کلید حل بسیاری از مشکلات جاری طبیعت ایران باشد.
احیای تشکل های مردم نهاد و همچین واگذاری بخشی از برنامه های دولت به این تشکل ها می تواند سر آغاز بسیار مهمی برای پیشبرد اهداف این نهاد های دلسوز محیط زیستی در سراسر کشور باشد؛ به طور مثال واگذاری برخی از برنامه های سازمان حفاظت محیط زیست به تشکل های مردم نهاد که اصلی ترین دغدغه آنها بهبود شرایط فعلی است می تواند در بازگشت آرامش به محیط زیست کشور موثر واقع شود.
این در حالی است که دکتر روحانی بارها تاکید کرده اند که کشور را با خرد جمعی، اعتدال و استفاده از متخصصین اداره خواهند کرد؛ اینجاست که باید اصلی ترین خواسته خویش را به عنوان حامیان محیط زیست کشور « رعایت اعتدال و استفاده از برنامه های آینده نگر در بین پیشرفت های اقتصادی، حفاظت از محیط زیست و اقدامات راهبردی توسعه » قرار داده تا شاهد شکوفایی « توسعه پایدار » در ایران باشیم.
امروز بیش از گذشته امیدواریم که سازمان حفاظت از محیط زیست کشور با استفاده از یک تیم قوی و همچین استفاده مستمر از دانش آموختگان حوزه محیط زیست گام هایی استوار و پایدار در جهت احیا، بهبود و پیشرفت شرایط فعلی بوم سازگان وطن بر داشته تا شاهد آینده ای پایدار باشیم.به هر روی آنچه که امروز محیط زیست ایران می طلبد برنامه ریزی صحیح و راهبردی در جهت حفظ سرمایه های زیستی سرزمین توسط تیمی قوی و متخصص در راستای حرکت به سمت پایداری توسعه خواهد بود...!
منبع:پاما
|