منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

نیمی از گونه‌های حیات تا پایان قرن کنونی منقرض خواهند شد

:زیست شناسان و بوم شناسان جهان پیش بینی کردند که تا پایان قرن کنونی، یعنی تا 83 سال آینده، نیمی از گونه های حیات وحش منقرض خواهند شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، به گفته محققان، در طول 40 سال گذشته نیمی از جمعیت حیات وحش جهان از بین رفته است. نرخ طبیعی انقراض موجودات یک گونه به ازای هر 5 سال است. اما به گفته کارشناسان و محققان حاضر در «کنفرانس انقراض بیولوژیک» در واتیکان، بواسطه قطع درختان است که روند انقراض گونه ها تسریع شده است.

به گفته محققان، قطع درختان موجب انتقال دی اکسیدکربن به اتمسفر می شود که نتیجه آن مرگ میلیاردها ماهی در اقیانوس و گونه های جانوری در خشکی بوده است. نرخ انقراض گونه های حیات 1000 تا 10 هزار برابر بیشتر از روند طبیعی است.

به گفته محققان، تغییرات اقلیمی انسان ساز، جنگل‌زدایی، ماهیگیری، تخریب زیستگاه حیوانات، شکار و استخراج معادن تا پایان قرن موجب نابودی نیمی از گونه‌های زنده جهان خواهد شد.

این محققان تاکید دارند که این انقراض تنها منتهی به ببرها و فیل‌ها و دیگر موجودات شناخته شده نیست، بلکه میکروارگانیزم‌های حیاتی برای کشاورزی و تولید وغذا و گیاهانی که منبع غذای ما هستند هم از انقراض در امان نخواهند بود.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۵۲
پیمان صاحبی


از گتوند تا خرمشهر فاضلاب به رودخانه کارون می ریزد

نماینده شوشتر گفت: EC آبی که از جلوی سد گتوند علیا برداشت می شود، بین 600 تا 800 میکروگرم بر موس است اما EC این آب وقتی به خرمشهر سرازیر می شود به 2200 میکروگرم بر موس می رسد، این مساله یعنی ما اصلا آب شرب نداریم و مدیریتی هم وجود ندارد که این بحث های فاضلاب را پیگیری کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، سهراب گیلانی در آیین افتتاح پروژه های بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی شوشتر اظهار کرد: باید به طور ویژه و متواضعانه از کادر پزشکی و حوزه سلامت بهداشت و درمان شوشتر تشکر کرد. طرح هایی نظیر بخش های سی و تی اسکن و داخلی دو بیمارستان خاتم الانبیاء در مدتی کوتاه و از تیرماه امسال آغاز شده است و کارهایی که در این مدت انجام شد از مصادیق مدیریت جهادی است.

وی خطاب به وزیر بهداشت تصریح کرد: شهرستان شوشتر و شهرستان گتوند، در ابعاد و حوزه های مختلف عقب ماندگی جدی دارند. با وجود اینکه شهرستان شوشتر در زمینه برداشت گندم، شهرستان دوم خوزستان محسوب می شود اما در این حوزه ظرفیت بسیار بیشتری فراهم است تا حوزه کشاورزی در این شهرستان ارتقاء یابد. بیش از 60 درصد زندگی هر دو شهرستان شوشتر و گتوند، به زمینه های مختلف حوزه کشاورزی مربوط می شود و ظرفیت کشاورزی در هر دو شهرستان بسیار فراوان است.

نماینده شوشتر در خانه ملت، با بیان اینکه 10 هزار نفر بیکار در شهرستان شوشتر وجود دارد، عنوان کرد: اگر دولت، شرکت کشت و صنعت کارون را به ما تحویل دهد، بدون یک ریال هزینه اما با اولین سازوکارها می توان اشتغالزایی آن را از حدود 3 هزار نفر به 5 هزار یا 6 هزار نفر افزایش داد و این شرکت را به مجتمع کشت و صنعت تبدیل کرد. امروزه ما اقدام به کاشت نی و سپس برداشت شکر می کنیم اما شرکت های جانبی آن نظیر کاغذسازی و الکل سازی تعطیل است. دولت به راحتی و به وسیله سرمایه گذاران می تواند شرکت کشت و صنعت کارون را به مجتمع کشت و صنعت کارون ارتقاء دهد.

گیلانی بیان کرد: ما در شوشتر، شرکت لاستیک سازی را داریم که اگر ارتقاء نیابد، تعطیل می شود. در این شرکت بیش از 60 یا 70 درصد ساختار مورد نیاز برای تولید تایر وجود دارد و اگر تولید تایر در این شرکت ها راه اندازی شود می تواند برای بیش از یک هزار نفر اشتغالزایی کند. سرمایه گذاران قوی هم در شوشتر وجود دارند اما واقعا در پیچ و خم های اداری بسیار زیاد، فوق العاده اذیت و گرفتار می شوند.

وی با انتقاد از روند اداری مسیر طرح های سرمایه گذاری در شوشتر، گفت: بیش از 4 مورد طرح های سرمایه گذاری در شوشتر وجود دارد که به علت این پیچ و خم های اداری آزاردهنده با مشکل مواجه شده اند. این مساله تاکنون رسانه ای نشده اما باید برای آنها فکری کرد. اگر این مساله حل شود، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد.

نماینده شوشتر در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه بیش از 6 هزار نفر به وی مراجعه کرده اند و نامه داده اند، اظهار کرد: درخواست بیش از 90 درصد این افراد بحث اشتغال بوده است. خیرین خوبی در حوزه های مختلف در شهرستان شوشتر داریم. با ستاد اجرای فرمان امام(ره)، تفاهم شده که بیش از 90 میلیارد تومان جهت اشتغالزایی در شوشتر و گتوند هزینه شود اما مشکلات موجود در روند اداری یا باید حل شوند یا بلاخره باید تغییر رویه دهند. اگر این مشکلات حل شده بود، شرکت کشت و صنعت ما به سمت شهرک های صنعتی می رفت.

گیلانی تصریح کرد: با پیگیری هایی که انجام شد، دیروز مقرر شد که 2200 هکتار از زمین های دیم شعیبیه تحت سیستم آبیاری تحت فشار قرار بگیرد و هزینه آن نیز بیش از 26 میلیارد تومان توافق شده است.

وی با اشاره به مشکل فاضلاب در شهرستان شوشتر بیان کرد: EC آبی که از جلوی سد گتوند علیا برداشت می شود، بین 600 تا 800 میکروگرم بر موس است اما EC این آب وقتی به خرمشهر سرازیر می شود به 2200 میکروگرم بر موس می رسد، این مساله یعنی ما اصلا آب شرب نداریم و مدیریتی هم وجود ندارد که این بحث های فاضلاب را پیگیری کند. از شهر گتوند تا خرمشهر فاضلاب در رودخانه کارون ریخته می شود و ما دو رودخانه شور عقیلی و بتوند را نیز داریم.

نماینده شوشتر با انتقاد از وضعیت کیفیت آب شهرستان های شوشتر و گتوند اظهار کرد: در حال حاضر خانه ای در شوشتر وجود ندارد که فاقد دستگاه تصفیه کن باشد. این دستگاه شاید EC آب را کاهش دهد اما با بوی آب چکار خواهد کرد؟ پساب های شرکت های مختلف نیز به رودخانه ریخته می شود و واقعا بحث فاضلاب اذیت کننده است.

گیلانی با بیان اینکه تبدیل شدن شعیبیه به شهرستان به صورت جدی در حال پیگیری است، عنوان کرد: زمینه های این موضوع نیز فراهم است. شعیبیه نزدیک به 40 هزار نفر جمعیت و بیش از 60 روستا دارد اما شهرستان نیست و گتوند که 45 روستا دارد، شهرستان است. کشت و صنعت امام در شعبیبه قرار دارد و بنابراین ظرفیت های فراوان و بی نظیری در این منطقه وجود دارد تا به شهرستان تبدیل شود.

گیلانی افزود: فاصله شعیبیه تا شوشتر بیش از 40 کیلومتر است و واقعا خواستار این هستیم که توجه ویژه ای به شعیبیه شود. البته مشکلات فراوانی نیز در شعیبه وجود دارد.

وی خطاب به وزیر بهداشت گفت: از شما دو خواهش داریم که در این زمینه به مردم قول دهید، در وهله اول می خواهیم که با احداث یک دانشگاه دیگر، دانشگاه علوم پزشکی شوشتر را به دانشگاه علوم پزشکی ارتقاء دهید و همچنین به بیمارستان 200 تختخوابی خاتم الانبیاء نیز کمک کنید تا تکمیل شود و به بیمارستان 200 تختخوابی آموزشی تبدیل شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۵۱
پیمان صاحبی


دریاچه ارومیه در سال ۱۴۰۳ زنده می‌شود

 کلانتری گفت: در سال ۱۴۰۳ دریاچه به تراز اکولوژیک قبل از خشک شدن در ارتفاع ۱۲۷۴.۱ از سطح دریا و ۱۵ میلیارد متر مکعب حجم آب برمی گردد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایلنا،عیسی کلانتری، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره سطح بالا آمدگی دریاچه ارومیه اظهار داشت: در سال جاری میزان بارش‌ها در حوضه ارومیه ۳۰ درصد از سال گذشته کمتر است اما سطح دریاچه نسبت به سال گذشته ۵ سانتی متر بالاتر آمده است.

بالاآمدگی ۳۰ سانتی متر سطح آب دریاچه طی ۲ سال گذشته

وی درباره برخی اظهار نظرها در زمینه عدم امکان نجات دریاچه تصریح کرد: طی ۱۹ سال گذشته به طور متوسط سطح آب دریاچه ۱۴۰ سانتی متر پایین آمده است اما در دو سال گذشته نه تنها پایین نرفته، بلکه تا شهریور ماه سال جاری( پایان سال آبی) حدود ۳۰ سانتی متر هم بالاتر آمده است. اگر اقدامات مربوط به احیا انجام نمی شد تاکنون دریاچه خشک شده بود.

ارزیابی سازمان بین المللی انرژی اتمی از چاه های غیر مجاز دریاچه ارومیه

کلانتری درباره چاه های غیر مجاز اطراف دریاچه نیز گفت: چاه های غیر مجاز ارتباطی به بستر دریاچه ندارند و طبق بررسی های سازمان بین المللی انرژی اتمی و دانشگاه شریف غیر از حدود ۲۵ کیلومتر از اطراف دریاچه از کل ۹۰۰ کیلومتر اطراف دریاچه هیچ چاه غیر مجازی وجود ندارد لذا تصور اینکه آب دریاچه از زیر بستر خارج می شود، غلط است.

وی تصریح کرد: غیر از ۲۵ کیلومتر در اطراف دریاچه در منطقه عجب شیر و رود شیر و چاه های غیر مجازی که در حاشیه رودخانه ها وجود داشته و از دریاچه برداشت می کنند، چاه غیر مجاز دیگری وجود ندارد ضمن اینکه این چاه ها نیز آنقدر ذخایرشان کم است که از آب شور اشباع شده و فقط ۱۰۰ میلیون متر مکعب از آنها پر می شوند لذا این تصورات از نظر علمی غلط است.

۳۵ هزارچاه بدون مجوز در مسیر رودخانه های دریاچه

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: در کل در مسیر رودخانه‌های دریاچه ۸۲ هزار چاه وجود دارد که از این تعداد نزدیک ۳۵ هزار چاه بدون مجوزند که البته برداشت شان کم است، در حاشیه دریاچه نیز ۸ هزار چاه غیر مجاز وجود دارد که حدود ۱۹۰۰ چاه مسدود شده است.

مطالعه حدود ۷۰۰ متخصص داخلی و خارجی روی دریاچه

وی درباره با کشورهای خارجی نیز بیان کرد: ژاپنی ها فقط مطالعات تدریجی داشته اند، تمام مطالعات توسط ۷۰ کارشناس اروپایی وامریکایی و ۶۰۰ متخصص از داخل کشور در حال انجام است.

سال ۱۴۰۳ دریاچه زنده می شود

کلانتری درباره زمان رسیدن سطح آب دریاچه به میزان قبل از خشک شدن گفت: در سال ۱۴۰۳ دریاچه به تراز اکولوژیک قبل از خشک شدن در ارتفاع ۱۲۷۴.۱ از سطح دریا و ۱۵ میلیارد متر مکعب حجم آب برمی گردد.


منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۵۰
پیمان صاحبی

 

۸۹ درصد محصولات کشاورزی دنیا «غیر تراریخته» است/ عدم استفاده از «سم» در تولید تراریخته ها یک «دروغ بزرگ» است

 هماهنگ‌کننده ملی پروتکل ایمنی زیستی گفت: ۸۹ درصد محصولات کشاورزی در دنیا، کشاورزی غیر تراریخته است و صرفاً ۳ درصد کشاورزان دنیا این محصولات(تراریخته) را کشت می‌کنند؛ چرا بازرگان ایرانی دانه‌های تراژنه ذرت را برای روغن‌گیری وارد کارخانه‌ها می‌کند؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران پویا؛ داوود حیات غیب امروز در همایش امنیت غذایی اظهار کرد: 99 درصد محصولات دستکاری شده ژنتیکی تجاری شده در دنیا مربوط به چهار محصول سویا، ذرت، کانولا و پنبه است و 11 درصد زمین‌های کشت دنیا زیر کشت محصولات GMO یا تراژنه است.

وی افزود: یعنی 89 درصد محصولات کشاورزی که غذای انسان را تامین می‌کند، کشاورزی رایج و غیر تراریخته است و صرفاً 3 درصد کشاورزان دنیا این محصولات(تراریخته) را کشت می‌کنند و تنها 28 کشور دنیا محصولات تراژنه را کشت می‌کنند که 10 کشور، 98 درصد محصولات تراریخته را کشت می‌کنند؛ دانستن این آمارها، برای برنامه‌ریزی‌های بعدی بسیار مهم است.

حیات غیب تصریح کرد: بر اساس آمار موجود در دنیا، سویا بیشترین سطح زیر کشت محصولات GMO را به خود اختصاص داده و ذرت و کانولا کمترین سطح زیر کشت؛ سؤال اینجاست که چرا بازرگان ایرانی به‌صورت خودآگاه یا ناخودآگاه دانه‌های تراژنه ذرت و کانولا را برای روغن‌گیری وارد کارخانه‌ها می‌کند؟

وی افزود: آگاهی و مشارکت عمومی در پروتکل دیده شده و اطلاعات مربوط به این محصولات باید در اختیار همه وجود داشته باشد و دولتها وظیفه دارند تا به مردن اطلاع دهند که قرار است کدام یک از محصولات دستکاری شده ژنتیکی در سفره غذایی مردم قرار گیرد.

هماهنگ‌کننده ملی پروتکل ایمنی زیستی پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا خاطرنشان کرد: کشور فرانسه تمام اطلاعات و نتایج تحقیقات مربوط به محصولات تراریخته را عمومی محسوب می‌کند و از طریق سایتهای اطلاع‌رسانی عمومی مانند شهرداریها در اختیار عموم مردم قرار می‌دهند.

وی با بیان اینکه در کشور ایران تحقیقات مرتبط با محصولات دستکاری شده ژنتیکی مالکیت معنوی محسوب می‌شوند و در اختیار عموم قرار نمی‌گیرند، متذکر شد: فرار ژنی و مقاوم شدن جمعیت آفات و علفهای هرز از مهمترین چالش‌های محصولات تراژنه (تراریخته) در زمینه محیط زیست است.

حیات غیب یادآور شد: برچسب‌گذاری یکی از مواردی است که دولت‌ها باید آن را در نظر بگیرند و اطلاعات مربوط به محصولات تراژنه را در اختیار مصرف‌کنندگان قرار دهند؛ اگر دولتها برچسب‌گذاری را به دقت انجام دهند، حق انتخاب با مصرف‌کننده است که آیا این محصولات را مصرف کند یا خیر.

هماهنگ‌کننده ملی پروتکل ایمنی زیستی پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا با اشاره به این نکته که برچسب‌گذاری در کشور از سال 2016 برای چند روغن آغاز شد، اما هنوز ایده‌آل نیست، گفت: برخی دولتها سخت‌گیری بسیار مناسبی برای محصولات تراژنه می‌کنند و جزئیات را هم به اطلاع مردم می‌رسانند.

وی افزود: اطلاع‌رسانی به مصرف‌کنندگان باید به خوبی انجام شود و تمام جنبه‌ها به اطلاع عموم برسد و آگاهی‌های عمومی افزایش یابد.

هماهنگ‌کننده ملی پروتکل ایمنی زیستی پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا تصریح کرد: برای واردات این محصولات باید در کشور خودمان آزمایشگاه‌های تشخیص سریع داشته باشیم و اطلاعات ارسال شده از کشور صادرکننده و تولید‌کننده کافی نیست.


هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار:
شهروندان اطلاعات درستی درباره «محصولات تراریخته» ندارند


هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار، شبکه جهان سوم گفت: هنوز شهروندان اطلاعات درست و کاملی در مورد محصولات تراریخته ندارند؛ برچسب‌گذاری محصولات تراریخته حلقه اول آگاه‌سازی عمومی است.

دکتر لیم لی چینگ، محقق ارشد و هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار، شبکه جهان سوم در همایش امنیت غذایی اظهار کرد: تعدادی معدود در دنیا تصمیم می‌گیرند که تعداد زیادی از مردم جهان چه چیزی بخورند.

وی افزود: بر اساس پروتکل کارتاهنا، سمن‌ها و مردم باید بدانند چرا و چگونه در بحث امنیت غذایی مشارکت کنند.

هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار، شبکه جهان سوم متذکر شد: هنوز شهروندان اطلاعات درست و کاملی در مورد محصولات تراریخته ندارند و به همین دلیل هنوز حساسیت عمومی کافی در این زمینه ایجاد نشده است.

لی چینگ خاطرنشان کرد: تضاد منافع شرکتهای تولید‌کننده و وارد‌کننده باعث شده تا چرخه اطلاعات آزاد برای شناخت واقعیات محصولات دستکاری شده ژنتیکی شکل نگیرد.

وی یادآور شد: برچسب‌گذاری محصولات تراریخته حلقه اول آگاه‌سازی عمومی است و در گام دوم مردم باید امکان دستیابی به مطالعات مستقل را نیز داشته باشند.

هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار، شبکه جهان سوم تصریح کرد: در تجربه‌ای موفق از مشارکت عمومی، وزیر محیط زیست هند با اشتراک نتایج مطالعات این حوزه برای محققان، کارشناسان و سمن‌ها سبب شد تا مصرف بادمجان تراریخته در این کشور متوقف شود.


مدیرعامل موسسه توسعه پایدار و محیط زیست:
عدم استفاده از «سم» در تولید محصولات تراریخته یک «دروغ بزرگ» است

مدیرعامل موسسه توسعه پایدار و محیط زیست گفت: عدم استفاده از سم در تولید محصولات تراریخته یک دروغ بزرگ است؛ برای تولید این محصولات نیز از سم استفاده می‌شود؛ سالم بودن این محصولات هنوز مشخص نشده است.

خدیجه کاترین رضوی امروز در همایش امنیت غذایی اظهار کرد: 70 درصد غذای دنیا را کشاورزی خرد تولید می‌کند، نگهداری از بذرهای بومی و بالا بردن تنوع زیستی زراعی در مزارع کشاورزان راه‌حل پایدار برای تامین غذای مردم دنیا است.

وی افزود: محصولات دستکاری شده ژنتیکی توسط بسیاری‌ از کشورها کشت نمی‌شود، در منطقه خودمان کشورهایی از جمله ترکیه، عربستان، روسیه و رژیم صهیونیستی این ممنوعیتهای کامل یا محدودیتهای شدیدی برای کشت و واردات محصولات تراژنه ایجاد کردند؛ به عنوان یک ایرانی از خودم سؤال می‌کنم حالا که کشورهای زیادی مانند سوئیس، کشت و مصرف این محصولات را ممنوع می‌کنند چرا کشور‌ ایران باید اینگونه سراسیمه و با سرعت به دنبال کشت و تولید این محصولات در کشور است.

رضوی با بیان اینکه به اعتقاد من باید در حال حاضر فقط تحقیقات داشته باشیم و برای کشت و واردات دست نگه داریم، متذکر شد: تا در آینده براساس اطلاعات و نتایج تحقیقات خودمان به جمع‌بندی درستی برسیم که چه تصمیمی باید برای آینده اتخاذ کنیم.

مدیرعامل موسسه توسعه پایدار و محیط زیست یادآور شد: عدم استفاده از سم در روند تولید محصولات تراریخته یک دروغ بزرگ است؛ برای تولید این محصولات نیز از سم استفاده می‌شود؛ سالم بودن این محصولات هنوز مشخص نشده و مطالعات زیادی در دنیا وجود دارد که نشان می‌دهد استفاده از این محصولات می‌تواند برای انسان مشکلات سلامتی ایجاد کند؛ اینجا به عنوان یک شهروند از وزارت بهداشت انتظار دارم تا تحقیقات مناسب و درخوری روی این محصولات در کشور ایران انجام دهد و نتایج آن را در اختیار عموم مردم قرار دهد.

وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر جامعه اروپا در حال بررسی باقیمانده سم گلایفسیت در بدن و خون انسان است.

مدیرعامل موسسه توسعه پایدار و محیط زیست تصریح کرد: تحقیقات در رابطه با محصولات دستکاری شده زنتیکی داخل کشور باید کامل شفاف باشد؛ قابل قبول نیست یک گروه کوچک برای غذای کشور و سفره غذایی مرد ایران تصمیم بگیرند و شفافیت لازم را برای ارائه نتایج حاصل ‌از تحقیقات در اختیارمان قرار ندهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۴۹
پیمان صاحبی


 

برای هفت سین ماهی قرمز نخریم

ماهی‌های قرم سال های طولانی است که مهمان سفره هفت سین ما هستند، موجودات کوچک و زیبایی که نگهداری از آن ها در خانه های امروزی ما کار ساده ای است. اما همین مهمانان قرمز و زیبای سفره هفت سین، یکی از دشمنان محیط زیست و آّبزیان بومی کشور هستند و می توانند صدمات جبران ناپذیری داشته باشند. میلاد خسروی، کارشناس ارشد بیوسیستماتیک جانوری ضمن تاکید بر اینکه نباید ماهی ‌های قرمز را در محیط طبیعی رها کرد درباره چگونگی ورود آن به کشور و فرهنگ نوروز توضیحاتی ارائه داده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،میلاد خسروی با اشاره به اینکه ماهی قرمز گونه‌ای غیر بومی است، گفت: گونه غیر بومی به گونه‌ای گفته می‌شود که به صورت عمدی و یا تصادفی به دلیل فعالیت های انسانی به خارج از محدوده پراکندگی طبیعی خود معرفی (وارد) می‌شود و در صورتی که این گونه­ ها بتوانند خود را با شرایط جدید محیطی که در آن وارد شده ­اند سازگار کنند تولید مثل کرده و جمعیت­ های پایداری را تشکیل می‌دهند. در نتیجه در محیط جدید مستقر شده و اگر اثراث منفی بر محیط­ های وارد شده داشته باشند تبدیل به گونه مهاجم می ­شوند. گونه‌های مهاجم می­‌توانند طیف وسیعی از پیامدهای بوم ­شناختی، تکاملی، اقتصادی و اجتماعی را به بار آورند.

این محقق گونه های غیربومی آبزی بیان کرد: ماهی قرمز (Goldfish– نام علمی: Carassius auratus) در خانواده کپورماهیان قرار دارد. این ماهی بومی کشور چین بوده و جزو معروف­ترین حیوانات خانگی محسوب می شود که از سالیان پیش در این کشور به صورت اهلی درآمده است. ماهی قرمز قادر به تحمل طیف وسیع دما، pH و شوری آب است و در برابر غلظت پایین اکسیژن و آلودگی آب مقاوم است. همین خصوصیات باعث شده که شرایط متفاوت محیط جدیدی که وارد آن می­ شوند را تحمل و خود را با آن سازگار کنند.

وی درباره چگونگی ورود ماهی قرمز به کشور و تبدیل شدن آن به عنوان نمادی از سال نو بیان کرد: در مورد نحوه ورود این ماهی به کشور و فرهنگ ما اطلاعات مستندی وجود ندارد، اما برخی رسانه ­های خبری اعلام کرده ­اند که ورود ماهی قرمز در پی ورود چای در حدود 80 سال پیش اتفاق افتاده است. این ماهی توسط تجار با توجه به ارزش زینتی در قرن 16 میلادی به اروپا نیز معرفی شده است و در زمره اولین حیوانات خانگی قرار دارد. ماهی قرمز نماد عید در میان چینی ­ها نیز هست و در هنگام عید مردم چین این ماهی را در طبیعت رهاسازی می­ کنند. اما باید توجه داشت که کشور چین (غالباً بخش‌های جنوبی این کشور) منطقه بومی پراکنش این ماهی است. بنابراین رهاسازی این ماهی در مناطق بومی چندان مشکل ساز نخواهد بود؛ اما متاسفانه در ایران چند سالی است شاهد هستیم که به مردم توصیه می­ شود (البته اغلب در رسانه ­های غیر رسمی) که ماهی قرمز را در طبیعت رهاسازی کنند. این توصیه اصلا درست و علمی نیست؛ چراکه این ماهی می­ تواند در اکوسیستم ­های وارد شده بسیار مشکل­ ساز باشد.

این کارشناس ارشد بیوسیستماتیک جانوری ادامه داد: پس با توجه به این که این ماهی بومی کشور ما نبوده بدون شک در فرهنگ باستانی ما جایی نداشته است؛ اما در مورد اینکه چطور این ماهی به فرهنگ کشور ما راه پیدا کرده است، می‌توان گفت که شاید این ماهی را با توجه به داشتن پتانسیل زینتی به نوعی وارد فرهنگ ما کرده­ اند که از سوی جامعه برای خرید آن ایجاد نیاز کرده باشند. پس حذف این ماهی از سفره هفت­ سین نمی­ تواند لطمه ای به فرهنگ کشور ما وارد کند و علاوه بر این با این کار دیگر دلیلی برای نگرانی در مورد نگهداری ماهی قرمز در منازل وجود نخواهد داشت. همچنین نگهداری ماهی قرمز در اسارت در شرایط نامناسب (تنگ­ های بلورین) هم از لحاظ حقوق حیوانات امر صحیحی نیست.

ماهی قرمز و تبدیل آن به گونه مهاجم

خسروی با اشاره به اینکه یکی از خصوصیات مورد توجه در مورد تولید مثل ماهی قرمز وقوع پدیده ماده ­زایی است بیان کرد: در این پدیده ماهی ماده می ­تواند بدون حضور ماهی نر و با استفاده از اسپرم ماهیان نر از کپورماهیان دیگر (گونه‌­های مختلف) تخمک­ های خود را بارور ساخته و ماهی ماده تولید کند. همین امر به علاوه سن بلوغ پایین، باعث شده به سرعت در محیط­ های وارد شده جمعیت­ های پایدار تشکیل داده و تبدیل به گونه مهاجم شود و پیامدهای محیط زیستی به بار آورد. متأسفانه این گونه (غالباً نوع وحشی آن که در بین صیادان محلی به اوشین معروف است) به دلیل تجارت آن و ارزش زینتی که دارد همراه با ورود کپورماهیان دیگر از سال­های دور به کشور ما وارد شده است.

وی درباره آثار زیست محیطی ماهی قرمز در کشور نیز گفت: متأسفانه با توجه به گستره معرفی وسیع این گونه در دنیا، مطالعات درباره پیامدهای بوم شناختی و محیط زیستی آن بسیار کم بوده است، اما آثاری چون افزایش آلودگی و تیرگی آب به دلیل تغذیه از گیاهان و مواد آلی موجود در بستر و از بین بردن گیاهان آبزی که برای ماهیان بومی دیگر به عنوان آشیانه و محل تخم ­ریزی استفاده می شود، رقابت تغذیه ­ای و رقابت برای فضا با سایر گونه­ های بومی، کمک به رشد بی رویه جلبک از طریق تسهیل رشد جلبک­ های تک سلولی تغذیه شده درون دستگاه گوارش این گونه، هدر دادن اسپرم کپورماهیان بومی، تولید مثل و تشکیل افراد هیبرید با برخی گونه ­های دیگر از کپورماهیان و از بین بردن تمامیت ژنتیکی آنها، کاهش رفتار تولید مثلی برخی دوزیستان بومی در حضور این گونه و انتقال بیماری به ماهیان دیگر از جمله آثار مخرب زیست محیطی این گونه است.

این کارشناس ارشد بیوسیستماتیک جانوری درباره اینکه درحال حاضر ماهی قرمز چگونه در کشور پرورش می یابد گفت: پرورش ماهی قرمز غالباً در استخرهای پرورش ماهی و قفس­ های توری انجام می شود. اما بارها شاهد عدم رعایت استانداردهای پرورش به ویژه عدم رعایت نکات مربوط به قرنطینه و رها شدن ماهیان پرورشی و زینتی به اکوسیستم­ های طبیعی کشور بوده ایم. پرورش این ماهی در قفس­های توری نسبت به استخرهای پرورش احتمال آزاد شدن آن را در آب ­های داخلی کشور بالا می ­برد، به ویژه تخمک ­های لقاح یافته مولدین می­ تواند از چشمه ­های تورهای پرورشی وارد محیط طبیعی شود. متأسفانه نوع وحشی ماهی قرمز و گونه ­های نزدیک به این گونه (سایر گونه ­های جنس Carassius) در برخی سیستم ­های آبی کشور مثل تالاب انزلی، دریاچه هامون، دریاچه نئور اردبیل تبدیل به گونه غالب و مشکل ساز شده ­اند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا می توان با پرورش اصولی ماهی قرمز در کشور از اثرات منفی زیست محیطی آن کاست بیان کرد: این امر با توجه به رعایت نکات قرنطینه در مورد پرورش ماهیان غیر بومی امکان ­پذیر است، حتی در برخی کشورها مثل کانادا و ایالات متحده پرورش این ماهی با توجه به شرایط و رعایت قوانین وضع شده انجام شده، در مورد تأثیرات منفی این گونه در محیط­ های غیر بومی به عموم مردم اطلاع رسانی و برای رهاسازی این گونه در طبیعت جریمه وضع شده است. پس پرورش اصولی این ماهی و عدم رهاسازی آن در طبیعت صد در صد از حجم آثار زیان­بار آن می ­کاهد. همچنین در مجموع کشور ما نیاز به وضع قوانین اصولی در مورد پرورش و نگهداری گونه­ های غیر بومی دارد.

این محقق گونه های غیربومی آبزی گفت: نکته ­ای که وجود دارد این است که این ماهی نباید وارد اکوسیستم ­های طبیعی کشور ما شود و مردم کشور ما باید بدانند که با انجام این کار مشکلات فراوانی را برای محیط زیست کشور خود به وجود می آورند، پس عدم رهاسازی ماهی قرمز در طبیعت یکی از نکات کلیدی در مدیریت این گونه غیر بومی و کاهش حجم آثار منفی آن بر محیط زیست است.

این کارشناس ارشد بیوسیستماتیک جانوری درباره آبزیان زینتی دیگر که درکنار ماهی قرمز به فروش می رسد گفت:متأسفانه ماهی فایتر (جنگجوی سیامی)، و گونه ­های مثل لاک ­پشت گوش قرمز و انواع دیگر لاک ­پشت، سمندر لرستانی، مارهای آبی و ... ازجمله آبزیان دیگر هستند که شاهد فروش آن ها در ایام پیش از نوروز هستیم. اگر گونه غیر بومی بتواند با محیط جدید معرفی شده سازگار شود، تولید مثل کرده و جمعیت پایدار شکل می دهد و در صورت تبدیل شدن به گونه مهاجم، آثار منفی بر اکوسیستم­ هایی که به آن معرفی شده است، دارد. در مورد ماهی فایتر گزارشی از ایالات متحده مبنی بر حضور این ماهی در اکوسیستم ­های این کشور ارائه شده است اما تأثیرات منفی از این گونه گزارش نشده است که به احتمال فراوان عدم بررسی و مطالعه دقیق، دلیل آن بوده است. در مجموع برای فهم این که آیا یک گونه غیر بومی چه آثار زیان باری دارد، باید مطالعه ه­ایی تحت عنوان ارزیابی ریسک در مورد آن گونه صورت گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۴۸
پیمان صاحبی


 

دشت‌های ممنوعه، فلات ایران را فراگرفته است

پدیده فرونشست یکی از چند بحرانی است که در اثر خشکسالی و مصرف بی‌رویه آب در کشاورزی به وجود می‌آید. زمین دهان باز می‌کند، وسط بذرهایی که تازه می‌خواهند جوانه بزنند، ‌وسط زمین شخم‌زده، ‌وسط رد چرخ‌های تراکتور. یکهو زمین پایین می‌رود و از دو طرف باز می‌شود. افت آب در اعماق زمین، ‌جایی که مصرف آب زیرزمینی بیش از توان زمین بوده، باعث می‌شود خاک متراکم شود و زمین که آبش را از دست داده، ‌به خاطر ایجاد حفره‌های متعدد به جای آب، ‌خالی شود و پایین و پایین‌تر برود. این بحران، در استان‌های همدان، ‌فارس، ‌کرمان و خراسان به وفور دیده شده، ‌چاله‌هایی عمیق و طویل که بخش‌های دردناک مستند مادرکشی را به خود اختصاص داده‌بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، امیر شمشکی، ‌مدیر دفتر مخاطرات زمین‌شناسی، به فرونشست‌ها و بحران آبی که در استان تهران به واسطه افت آب زیرزمینی ایجاد شده می‌پردازد. او نقطه اوج بحران را در دشت ورامین می‌داند، ‌جایی نزدیک لبه جنوبی آن. در ادامه، مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

پدیده فرونشست در کدام دشت‌های کشور بیشتر دیده می‌شوند؟

پدیده فرونشست که سابقه‌اش به امریکا و چند کشور دیگر برمی‌گردد، متاثر از برداشت غیرمجاز آب‌های زیرزمینی است، اینکه به شکل مخاطره مشکل‌آفرین برای کشور درنظر بگیریم، باید بگویم گزارش‌های پراکنده‌ای از آب منطقه‌ای وجود داشت، به خصوص در دشت رفسنجان چون در دهه‌های گذشته بیشترین برداشت از دشت‌های رفسنجان و مشهد صورت می‌گرفت. از آنجایی که این پدیده، خیلی بطئی و کند صورت می‌گیرد، عوارضش ناگهانی و کوتاه‌مدت نیست. البته فرونشست‌ها انواع و اقسام دارد. فروچاله‌ها را داریم که پدیده طبیعی هستند و با برداشت بی‌رویه سرعت هم می‌گیرند. اواسط دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠ بود که در دشت‌های «فامنین» و «همه‌کسی» همدان و «اختیارآباد» کرمان این فروچاله‌ها شناسایی شدند.

عامل آن را در چه می‌بینید؟

فرونشست انواع مختلفی دارد، خطرات بالقوه‌ای هستند که البته باید گفت بودند و الان بالفعل‌اند و کشور را تهدید می‌کنند. در مورد فروچاله‌ها باید بگویم تشکیلاتی در سطح کشور وجود دارد؛ سازندهایی که انحلال پذیرند مثل سنگ آهک که هرچه خالص‌تر باشد بیشتر انحلال‌پذیری دارند. سازندهای تبخیری از آن گستردگی و ضخامت برخوردار نیستند و در مقایسه با سنگ آهک درصد ناچیزی از انحلال‌پذیری را به خود اختصاص می‌دهند. در بخش عمده‌ای از زاگرس و حتی البرز و ایران مرکزی با این پدیده مواجهیم، اما در زاگرس به خاطر گستردگی سازه‌های کربنات، بیشتر با آن مواجهیم. شکل تیپیک این فروچاله‌ها را در استان همدان دشت فامنین و همه کسی می‌بینیم که شهرت جهانی هم دارد.

علت این پدیده را در پایین رفتن سفره‌های زیرزمینی باید دید؟

در سرزمین‌هایی که آهک خالص دارند، با ضخامت زیاد، در جاهایی که شکستگی و گسل‌خوردگی زیاد دارد، آبی که در مسیر فرو می‌رود و توسعه و خوردگی و حفره دیده می‌شود. در جاهایی که فعالیت‌های صنعتی و باران‌های اسیدی داریم که میزان خورندگی آب در سنگ آهک بیشتر می‌شود، هم بیشتر دیده می‌شود. چاه‌هایی که در سازندهای کارستیک (کارس به حفره‌هایی که داخل سنگ آهک وجود دارند، می‌گویند) وجود دارند، ‌معبرهای مناسب‌تری‌اند برای عبور آب. عوامل مختلفی در انحلال‌پذیری نقش دارند. می‌توان گفت اتفاقی که می‌توانست در صدها یا هزاران سال بیفتد، با سرعت بالای برداشتی که در چاه‌های بهره‌برداری داریم، ‌به سرعت این منابع را ازدست می‌دهیم. بارندگی و برف که بیشتر باشد، خروجی‌شان هم بیشتر می‌شود. در زمان کم‌آبی، آبدهی چشمه‌ها هم کمتر می‌شود. یکی از نشانه‌های پیشرفته بودن سیستم کارستیک این است که نوساناتش هم شدیدتر است.

این اتفاقات را در استان تهران هم می‌بینیم؟

بخش عمده‌ای از استان تهران این پدیده را ندارد. استان فارس به چشمه‌های کارستیکش که جنبه باستانی هم دارد، معروف است. برخلاف استان‌هایی چون کرمان، خراسان و همدان که سابقه چند ده‌ساله در فرونشست دارند و مشکل‌آفرین بودند، در تهران کمتر با این پدیده مواجهیم. در سال‌های اخیر همزمان با اینکه بحث خشک شدن چشمه‌ها را داریم، علاوه بر اینکه این اتفاق می‌تواند موجب آسیب‌رسانی به آثار باستانی شود، می‌تواند به زیرساخت‌های اقتصادی هم آسیب وارد کند. اوضاع در استان‌های فارس و همدان طوری شده که برای ساخت سازه مهمی چون نیروگاه، پالایشگاه و پتروشیمی، ساخت راه‌آهن، بزرگراه و دیگر پروژه‌های راه‌سازی باید هشدار بدهیم که مراقب فروچاله‌ها باشید. ما انتظار داریم همانطور که این مناطق آبادتر از مناطق دیگرند، بیشتر از دیگر مناطق هم در معرض آسیب قرار گیرند. به طور خاص در مورد تهران، با توجه به جنس زمین و سازندها انتظار نداریم و متصور نیستیم که به آن شکل فروچاله و فروریزش گسترده داشته‌باشیم. اما به شکل محلی در برخی مناطق داریم، بخشی از فروریزش‌ها به خصوص در نیمه شمالی تهران به خاطر عملیات عمرانی تونل‌های زیرزمینی ممکن است باشد. بعضی موارد نشت لوله‌های آب هم عاملش است. ولی این مباحث نباید خلط شود. منکر این نمی‌شویم که نوسازی خطوط انتقال آب باید صورت گیرد اما ریزش در منطقه شهری اجتناب‌ناپذیر است و نباید با عوامل طبیعی خلط شود. یکی از مسائلی که در سطح خیلی از دشت‌های آبرفتی چون تهران داریم، وجود قنوات است که در گذشته‌های دور و نزدیک در ایران حفر می‌شد و در کشاورزی هم استفاده می‌شد. این یک فرصت رشد برای کشور بود که الان با توجه به توسعه چاه‌ها و روش‌های بهره‌برداری از آب تبدیل به تهدید شدند. وقتی از آن نگه‌داری نمی‌کنیم، لایروبی نمی‌کنیم، مخصوصا اگر خاک هم از خاصیت ریزشی برخوردار باشد، یکسری ریزش‌ها و ناپایداری‌ها در سطح شهر می‌توانیم داشته‌باشیم. خیلی از اتفاقاتی که در شهر و اطراف آن می‌افتد، تاثیر قنات است؛ سازه‌ای دست‌ساز و ایده جالب مهندسی که از آن ما بود و الان مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار گرفته و به شکل تهدید درآمده. این هم مزید بر علت است.

خیلی از اتفاقاتی که در تهران و اطرافش می‌افتد مربوط به قنات است، همان سازه‌ای که شهرت جهانی دارد و همه آن را از آن ایرانیان می‌دانند. چگونه می‌شود این قنات‌ها را بازسازی کرد یا از عاملیت تخریب درشان آورد؟

قنات‌ها تبدیل به یکی از خطراتی شده‌اند که اطراف تهران را چه برای توسعه پایتخت، چه برای ایجاد شهرهای جدید تهدید می‌کنند. شبکه گسترده قنواتی که رها شده‌اند، مثل ساختمانی می‌ماند که چند سال رهایش کنید، آثار کهنگی را درش می‌توان دید. وقتی سازه‌ای به شکل مداوم استفاده و مرمت شود، پایدارتر می‌ماند.

وقتی از قنات‌ها استفاده‌ای نمی‌شود، باید تخریب شوند یا بی‌استفاده بمانند؟ راه دیگری ندارد؟

کار پیچیده و سختی است. چون شبکه قنوات خیلی گسترده‌اند. اگر بخواهیم مسدود کنند، نمی‌دانیم از کجا باید مسدود کنند. خیلی از آبها دارد این قنات‌ها را تغذیه می‌کند. اگر مسدود کنیم، آب تجمع پیدا می‌کند و می‌تواند سازه‌های بالادستش را مورد تهدید قرار دهد. اگر بخواهیم نگهداری کنیم، آب قناتی که استفاده نمی‌شود یا از شهرهای بزرگ عبور می‌کند، مملو از آلودگی می‌شود. سابقا حریمش رعایت می‌شد، خیلی از اینها الان دارند از میان شهر رد می‌شوند با انواع آلودگی‌ها. آبی که نهایتا می‌خواهد از اینها مورد استفاده قرار گیرد، کیفیت مناسبی ندارد. قبلا خاک قسمت‌های ریزشی را تخلیه می‌کردند، پوشش می‌دادند، قنات‌ها نگهداری می‌شد. الان مترو می‌سازند، راه را قطع می‌کنند، بدون اینکه فکر کنند آب باید کجا برود و راهی را درنظر بگیرند. وقتی شبکه قنوات گسترده است راهکار فوری عملی برای‌شان نیست. نیاز به کار دقیق مطالعاتی، تحقیقاتی، اجرایی می‌خواهد که چه کاری باید با این قنوات بلااستفاده بکنیم. در رباط کریم، اسلامشهر و شهریار خیلی از زمین‌های کشاورزی که از آب قنوات برخوردار می‌شدند، تبدیل به شهر شدند و کاربری‌شان تغییر کرده است. اما اگر بخواهیم سود حاصل از قنات در درازمدت را ببینیم، می‌توانیم قنات‌ها را احیا کنیم. خیلی از هزینه‌ها را ما در سود و زیان لحاظ نمی‌کنیم، به همین دلیل دچار اشکال می‌شویم. در چاه، آب معینی در اختیار بهره‌بردار قرار می‌گیرد، اما قنات اینطور نیست.

وقتی آب باشد، باران بیشتر باشد، منبع خوبی است اما وقتی بارش کم باشد، منبع قابل اتکایی برای کشاورز نیست. کشاورز می‌تواند با چاه طبق برنامه‌ریزی‌اش جلو برود. اما این نگاه در بازه کوتاه‌مدت است که سود آنی کشاورز دیده می‌شود. اما در درازمدت اگر ببینیم، چاه، منبع محدودی است، شاید ١٠ سال یا٢٠ سال کار کند، برای نسل بعدی چیزی باقی نمی‌ماند. اما قنات به شکل تعادلی با طبیعت برخورد می‌کند، شاید یک سال کمتر آب بدهد، اما در بازه درازمدت، صدها و هزاران سال برای کشاورزی در ایران استفاده می‌شد. شاید زمانی تحت فشار بودند، اما در آن زمان حتما خودشان را جمع و جور می‌کردند، کمی سختی می‌کشیدند اما می‌دانستند که این منبع آب به صفر نمی‌رسد، چون با طبیعت خودش را وفق می‌دهد، چون سودی که در درازمدت دارد قابل مقایسه نیست. اگر ما همچنان این قنوات را احیا کنیم و برنامه‌های‌مان را بر مبنای آب سطحی بگذاریم، آبی که پشت سدها ذخیره می‌شود و می‌تواند در شبکه آبیاری مورد استفاده قرار گیرد یا آبی که به شکل دیم در اختیار ما قرار می‌گیرد و آبی که می‌توانیم به شکل تعادلی از زیر زمین‌برداریم، آن وقت می‌توانیم کمی هم از آب چاه استفاده کنیم تا حدی که به منابع‌مان فشار وارد نشود و افت قابل پذیرش داشته باشد، نه با افت دو متری در سال. در خیلی از دشتهای‌مان با این حجم افت، ١٠ تا ١٥ سال دیگر عملا آب قابل استحصالی باقی نمی‌ماند.

در حال حاضر افت آب سالانه‌مان چقدر است؟

آمار و اطلاعات را وزارت نیرو باید بدهد، اما در خیلی از دشت‌هایی که ممنوعه، بحرانی یا فوق بحرانی‌اند، براساس اعلام وزارت نیرو، بیلان منفی شدید دارند، محدودیت حفر چاه، کف‌شکنی و ممنوعیت جابه‌جایی اعلام می‌شود. اگر شرایط ممنوعه باشد، مجوزهای جدید قدغن می‌شود مگر در مواقع خاص برای مسائل استراتژیک. برای نقاط بحرانی، کف‌شکنی (بیشتر کردن عمق چاه) یا جابه‌جایی (جابه‌جایی چاه به چند متر آن‌سوتر) هم ممنوع می‌شود.

چند دشت ممنوعه داریم؟

از مجموع ٦٠٩ دشت وزارت نیرو، ٣٠٩ دشت ممنوعه، بحرانی یا فوق بحرانی‌اند. اوضاع بحرانی‌ها از ممنوعه‌ها بدتر است. سخت‌گیری در ممنوعه‌ها کمتر است، بیشتر ممنوعیت‌ها برای بهره‌برداران جدید است، در بحرانی اگر نتوانند بهره‌برداران آب از دست رفته را تامین کنند، آب‌شان را کم می‌کنند.

این عددها در مورد دشت‌های تهران چگونه است؟

سال ٨٤ که روی تهران کار کردیم، البرز هم جزو تهران بود. دشت‌های پراکنده کوچکی در کوهستان داریم به نام دشت‌های میان‌کوهی که بزرگ‌ترین‌شان آبسرد دماوند است که حایز اهمیت است. با روش‌های اینسار و رادار که روش‌های ماهواره‌ای‌اند، افت آبی در آن سال نشان نداد. فرونشست چون نسبت به سایر حرکات زمین سریع‌تر است، به شکل عمودی رو به پایین خودش را نشان می‌دهد. بررسی ما در سال‌های گذشته که از اواخر ٨٣ به اتمام رسید، اطلاعات کاملی درباره دشت‌های تهران به دست آوردیم. دشت‌هایی مثل مشهد، استان البرز و ورامین، یکسری دشت‌های استان فارس، همدان در سال‌های اخیر چند بار دیگر مورد پایش قرار گرفتند. بررسی‌های ما نشان می‌دهد با الگویی که فعلا وجود دارد، بعید است دشت بزرگی با کاربری کشاورزی دچار مشکل نباشد.

جایی در کشور هست که دچار مشکل نباشد؟

حتی در استان گلستان هم با وجود بارندگی زیاد، فرونشست را مشاهده کردیم. شاید تا الان فقط در استان گیلان و مازندران این مساله دیده نشده که البته دلیل هم بر این نیست که در سال‌های آینده هم دیده نشود. در بخشی از استان‌های کوچک غربی مثل ایلام و کردستان هم کمتر دیده شده. بعضی استان‌ها هم از قدیم کم آب بودند و گستردگی زیادی در سطح زیر کشت ندارند، آنها را هم انتظار نداریم زیاد باشد؛ مثل سیستان بلوچستان. اما برخلاف گمان ما که در حاشیه دریاها و خلیج فارس هم این پدیده نباید بغرنج باشد، ‌اینطور نبود. بخشی از هرمزگان هم متاثر از این پدیده است.

دلیل اصلی‌اش را می‌توان در نگاه اول به روش‌های غلط آبیاری که برداشت آب بی‌رویه با خود به همراه دارد، ‌ربط داد؟

دقیقا همین است. هر کشوری یک پتانسیلی دارد، هنر ما باید این باشد که از آن پتانسیل به بهترین نحو استفاده کنیم. کشوری که پتانسیل دامپروری دارد، اگر بخواهد وارد کشاورزی شود، ممکن است دچار آسیب شود. اینکه در کجا، به چه میزانی، چه کار کنیم، مهم است. ما نمی‌توانیم مانند برزیل دامپروری کنیم. در بعضی موارد شاید تنها باید به این اکتفا کرد که موارد ضروری را تولید و بقیه را از خارج وارد کنیم. یکسری محصولات لوکس کشاورزی را می‌بینیم که در کشور تولید می‌شود که اصلا ضرورتی برای تولید آنها در سطح کلان نیست. وقتی می‌گوییم کشاورزی محدود شود، بعضی افراد جبهه می‌گیرند یا متوجه نمی‌شوند یا خودشان را به متوجه نشدن می‌زنند. کسی خواستار تعطیلی کشاورزی در ایران نیست. محصولات استراتژیکی هستند که بقای یک کشور به آنها وابسته است. ما باید ببینیم داریم چه می‌کنیم، با چه بهره‌وری. اینکه ما روش‌های آبیاری‌مان و نوع کشاورزی‌مان به روز نیست، یک واقعیت است. این اصراری که دوستان دارند، اینکه این روش‌های کشاورزی را خیانت به کشور می‌دانند و فکر می‌کنند منتقدان این روش‌ها، می‌خواهند کشاورزی را از بین ببرند، حتما به این باور نرسیدند که ما در این زمینه مشکل داریم. الگوهایی که ما برای آبیاری داریم نباید الگویی باشد که کشورهای اروپایی پرآب دارند. باید بپذیریم در کشوری خشک و نیمه‌خشک داریم زندگی می‌کنیم. اگر بخواهیم خودمان را مانند کشوری چون هلند ببینیم، اشتباه است. ما پتانسیل‌هایی داریم که می‌توانیم نیازهای اصلی کشور را تامین کنیم. این واقعیت است که کشاروزی دارد بین ٨٥ تا ٩٠ درصد منابع آب زیرزمینی‌مان را مصرف می‌کند. این آمار خیلی زیادی است که به کشورهای خشک توسعه‌نیافته مربوط است. در کشورهای دیگر این اعداد خیلی پایین‌تر است.

تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز استان تهران چقدر است؟ آیا اراده‌ای برای جلوگیری از حفر این چاه‌ها وجود دارد؟

اعداد خیلی بالاست. همان مجوز و اعداد و ارقامی که برای مجازها درنظر گرفته شده، خودش جای سوال دارد، ‌چه رسد به غیرمجازها. اینکه خود این چاه‌های مجاز چه هستند، مجوزهای‌شان بر اساس کدام اصول علمی صادر شده همه اینها جای سوال دارد. در مورد مکان حفر چاه، مشخصات و میزان برداشتش جای سوال دارد. به میزانی چاه غیرمجاز وجود دارد که اجازه بهره‌برداری به آنها داده نشده که مشکلات مجازها در حاشیه تعداد زیاد چاه‌های غیرمجاز قرار می‌گیرد. روش‌های نوین آبیاری وجود دارد که شاید نیاز به سرمایه‌گذاری در سطح کلان داشته باشد. هزینه‌ای که می‌خواهد صرف روش‌های نوین آبیاری کشاورزی شود، در کوتاه‌مدت ممکن است این فکر شود که زیان‌آورند اما در سطح کلان کشور سود دارد. شاید سود سالانه کشاورز را پایین بیاورد، اما سود کلان کشور می‌تواند با کمک‌های بلاعوض یا سود پایین یا یارانه‌هایی از سوی دولت به کشاورز جبران شود. شاید گذار ما از این مرحله سخت باشد، اما کاری است که خیلی از کشورها کردند و به سمت جلو رفتند. خیلی از زمین‌های کشاورزی ما خرد می‌شوند، کاربری‌شان تغییر می‌کند و محل ساخت ویلا و خانه می‌شوند.

برای حل معضل مصرف بالای آب کشاورزی باید چه کنیم؟

در گام نخست برای حفظ آب زیرزمینی و فرونشست زمین باید نخستین مصرف‌مان را که کشاورزی است کنترل کنیم. فرهنگ‌سازی یا اصول علمی در مورد این بخش می‌تواند حجم قابل توجهی را ذخیره کند. اینکه می‌گویند موقع مسواک زدن آب را ببندید، خیلی خوب است داریم حقوق شهروندی را رعایت می‌کنیم، اما در واقع به شبکه آب و فاضلاب کمک می‌کنیم و در حجم کلانی که میلیارد متر مکعب است در مصرف کشاورزی تاثیری ندارد. این راهکارها، راهکار مقابله نیست. مگر آب مسواک چقدر است که جلوی فرونشست را بگیرد. وقتی ابعاد را متناسب با آن مشکل نبینیم، راهکار هم واقعی نخواهد بود. کنترل اساسی در سطح کلان باید روی کشاورزی صورت بگیرد، هم بر مبنای الگوی کشت که تنها محصولات استراتژیک که نیاز کشورند تولید شود، هم باید درست برنامه‌ریزی کرد که محصولات متناسب با چه سرزمین‌هایی است.

در استانی چون تهران چقدر نشت آب و کهنگی سیستم لوله‌کشی می‌تواند تاثیر داشته باشد؟ اگر بخواهید درصد‌بندی کنید کشاورزی چقدر سهم دارد، ‌حفر تونل چقدر، آب زیرزمینی چقدر؟

نشت آب در مورد فروریزش ناحیه‌ای در مناطقی چون ورامین یا همدان حتی تاثیر مثبت هم دارد. تزریق فاضلاب که به شکل چاه جذبی قدیم وجود داشته به قدیمی بودن شبکه توزیع و خطوط انتقال و نشت آب از طریق آنها به اینکه فرونشست نداشته باشیم کمک می‌کند. چون این آب دارد مخزن را پر می‌کند، مخصوصا در ناحیه جنوبی تهران مثل مناطق ١٧، ١٨، ١٩، ٢٠ تا نزدیک شهریار. در مورد بحث فروریزش‌هایی که ناشی از نشت آب در مناطق شهری به شکل لوکال صورت می‌گیرد مخرب است. خیلی از ریزش‌هایی که در تهران داشتیم حفر تونل بوده، عامل محرک یا اصلی هم می‌تواند نشت آب باشد. اینها ریزش‌های خیلی جزیی‌اند که با راهکار سازه‌ای پر کردن بتن و آرماتور‌بندی قابل حل است. معضلی که در مورد فرونشست ناحیه‌ای داریم این است که لایه‌ای از خاک دارد متراکم می‌شود که نگران‌کننده است. تفاوتی که این دو با هم دارند این است که داشتن و نداشتن آب، زهکشی و بالا بودن آب مشکلی برای ساختمان‌ها مخصوصا بلندمرتبه‌ها ایجاد می‌کند. با راهکار سازه‌ای یا زهکش کردن آب یا عوض کردن جنس خاک می‌شود به هدف رسید، ‌اما فکر کنید لایه‌ای با ضخامت ٢٠ متر در عمق ٨٠ متری زمین دارد سالی چند سانت متراکم می‌شود، عاملش هم برداشت آب زیرزمینی در سطح وسیع است. چه راهکاری برایش داریم جز شناسایی و پرهیز از آن و تغییر مسیر؟ برای فرونشست در سطح کلان راهکار اساسی نداریم. وقتی از فرونشست حرف می‌زنیم در مورد یک بخشی از زمین حرف می‌زنیم که در دسترس ما نیست و از تاثیرات آن بر سطح زمین متاثر می‌شویم. با فرونشست زمین بخش عمده‌ای از زمین حتی فضاهای خالی بین دانه‌های رسوبی را پر می‌کنیم. خاک متشکل از دانه‌هایی با فضاهای خالی بین‌شان. هزاران سال طول کشیده تا آبی که زیر زمین داریم ذخیره شود. وقتی ما داریم چندین برابر از تغذیه‌ای که این سفره می‌شود، برداشت می‌کنیم به سمتی می‌رویم که این مقصد را رو به زوال می‌بریم، عواقبش می‌شود افت آب و فرونشست زمین. آب خودش یک وزنی دارد، می‌توانست جلوی تراکم لایه‌ها را بگیرد. اگر این برداشت در ٨٠ متری زمین صورت بگیرد، ‌٨٠ متر ستون خاک بالای این آب وجود دارد. این دانه‌های خاک سالی ده سانتی‌متر دارند به هم نزدیک می‌شوند.

این تراکم‌ها با بارش هم قابل برگشت نیست؟

خیر قابل برگشت نیست. شاید این غیرقابل برگشت بودن صددرصد نباشد، بخشی‌اش برگردد اما در شرایطی که غیرقابل تصور است. فرض محال اگر بگیریم که فردا وضعیت اقلیم ما عوض شود، بارش‌ها چندین برابر شود و خیلی اوقات نیاز نباشد از چاه استفاده کنیم و آب ذخیره شود، کشاورزان هم به جای آب زیرزمینی از آب سطحی استفاده کنند، اگر این بشود که نمی‌شود در اثر این فرونشست‌ها بخش اندکی از این برداشت پس از پر شدن آب می‌تواند جبران شود و برگردد. بخش عمده از بین رفته، باران و برف اگر نفوذ هم بخواهد کند آن میزان ذخیره‌ای نیست که قبلا بوده.

اگر بشر دست به سفره نزند و این متراکم شدن طبیعی باشد، در اثر خشکسالی، کمبود بارش این طبقه متراکم شود باز هم قابل برگشت نیست؟

تراکم کلا درصد کمی‌اش قابل برگشت است. به خاطر روی هم قرار گرفتن دانه‌ها، آب این قدرت را ندارد که این فضا را برای خودش ایجاد کند. با اطمینان می‌گویم به شکل طبیعی نمی‌توانسته آب اینقدر پایین برود. دوره خشکسالی هم اگر داشته باشیم، اگر نفوذ آب هم نداشته باشیم، در سطوح بالا تبخیر هم داشته باشیم باز هم به این نقطه نمی‌رسیم چون در سطوح پایین تبخیر نداریم، بین ورودی و خروجی تعادل برقرار می‌شود. اگر بشر نقشی در آبخوان نداشته باشد، امکان نداشت سطح آب تا این حد افت داشته باشد. افت تا یک حد معقول و متوسطی ممکن بود، داشته باشیم اما قطعا افت ٧٠ متر و ٩٠ متر را نمی‌داشتیم.

اطلاعاتی از جمعیت نقاط بحرانی در استان داریم؟

در گام نخست نرخ فرونشست، در گام دوم عوامل ایجاد‌کننده و در گام سوم راهکارها برای حل آن باید تعیین شود.

استان تهران چند دشت دارد؟

دشت آبسرد، ورامین، تهران، اشتهارد، کرج، هشتگرد و ساوجبلاغ دشت‌های استان تهران محسوب می‌شوند. هشتگرد، کرج و اشتهارد به استان البرز رفتند الان دشت تهران، شهریار و ورامین و آبسرد را داریم. دشت ورامین شمال و جنوبش دو ویژگی آب‌شناسی و خاک جداگانه دارد که آنها را جدا کرده‌ایم. دشت ری را هم گاهی جداگانه به حساب می‌آ‌ورند. ری، تهران و کرج را جزو یک دشت می‌شناسیم. دشت آبسرد دماوند و ایوانکی هم به دلیل اینکه در مرز تهران- سمنان است گاهی جدا حساب می‌کنند، اما به لحاظ بحث‌های آمار اطلاعات در استان سمنان است. خاک دشت آبسرد دانه درشت است به همین دلیل فرونشست در آن ندیدیم. جنس خاک شمال تهران هم همین است، به خاطر همین با افت شدید آب هم انتظار فرونشست ناحیه‌ای نداریم.

هرچه ذرات ریز‌تر باشد مثل رس و سیلت، درصد فرونشست بیشتر است. نیمه جنوبی تهران به سمت جنوب غربی بیشتر دانه درشت‌اند به سمت قرچک و ورامین که جنوب شرقی تهران است، دانه‌ریزترند. سال‌ها پساب تهران به زیرزمین نفوذ می‌کرد، باعث می‌شد فرونشست عمده‌ای در آن ناحیه نداشته باشیم. اما با توجه به توسعه شبکه فاضلاب ممکن است در محدوده شهرری هم فرونشست داشته باشیم. دو پهنه بزرگی که در لبه شمال ورامین از پیشوا تا نزدیک قرچک هست، در واقع نوار باریکی است که فرونشست با شدت بالا داریم. جنوب دشت ورامین به سمت جوادآباد و اطراف که می‌شود کل کاسه دشت جنوبی ورامین که از شرق به تپه پیشوا محدود می‌شود و از غرب به رودخانه شوری که بین دشت تهران و ورامین است در واقع همان منطقه فرونشست‌هاست. غیر از شمال دشت ورامین بقیه دشت، منطقه وسی عی از فرونشست‌هاست با نرخ بالا. سطح وسیعی دارد و عمق نه زیاد وسیع. در دشت تهران هم منطقه‌ای داریم که در سال ٨٤ حدود حدود ٧٠٠ کیلومتر مربع بود و الان به ٩٠٠ کیلومتر مربع رسیده، حاشیه‌اش گسترده‌تر شده و به منطقه درون‌شهری نزدیک‌تر. قبلا تا اواسط قلعه‌مرغی بود اما اخیرا مشخص شده از شرق شهریار کمی به سمت شمال می‌آید و به شکل باریکه‌ای که در امتداد دشت است، زمین‌های کشاروزی را دربرمی‌گیرد تا جنوب شرقی تهران. اینها بیشتر در اواسط و پایین دست دشت‌ها رخ می‌دهد. در کرج منطقه کوچکی را حدود حسین‌آباد مهرشهر دیدیم که آنجا هم فرونشست داشت. البته دشت کرج هم دانه‌درشت است اما در تصاویر اخیری که تهیه شده در محدوده کرج هم یک شکافی از مهرشهر به جنوب شرقی کرج داریم. دشت اشتهارد سال ٨٤ فرونشست نداشت اما الان در گزارش‌های غیررسمی فرونشست داریم.

اوج بحران دشت‌های تهران به چه شکل است؟

اگر فرونشست دشت ورامین را بکشیم U شکل می‌شود. در دشت ورامین حدودا ۱.۵ تا ٢ سانتی‌متر شروع فرونشست است تا ١٢ سانت. این نرخ تا انتهای دشت کم می‌شود و شکلی شبیه U درست می‌شود. این U را در سطح زمین نمی‌توانیم ببینیم، چون وسعت زیاد است. نقاطی که برداشت می‌شود تغییر می‌کنند. نقطه‌ای که ٢٠ سانتی‌متر بوده، سال بعد می‌شود ١٧ و بعد از آن نقطه دیگری ٢٠ سانت می‌شود. دشت ورامین نقاطی را داشتیم که ١٢ سانت نشست کردند. البته به طور متوسط ٥/٥ یا ٦ سانت نرخ فرونشست است اما نقطه ١٧ سانتی هم داشتیم که این یک نقطه بوده و ربطی به متوسط ندارد. البته این را هم بگویم که این نقاط با تاخیر در برداشت آب پایین می‌روند. آب را که برمی‌داریم بلافاصله این پدیده رخ نمی‌دهد، لایه‌ها به هم متصل‌اند، کمی طول می‌کشد که پایین برود. دشت تهران اما دشت ناهمگنی است، هتروژن است و به شکل سینوسی است تا یو شکل. خطوط نامشخصی داریم. در این دشت به عدد ٢٤ سانت هم رسیدیم. جایی هم یکی از اساتید گفتند به ٣٦ سانت هم رسیدند، اما احتمالا این عدد در بازه‌های زمانی طولانی گرفته نشده، عددی که ما اعلام کرده بودیم ١٦ یا ١٧ سانت بیشینه نقطه دشت تهران در سال ٨٤ بوده که اعداد ٢٣ و ٢٤ سانت هم مورد تایید ما است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۴۷
پیمان صاحبی


به گزارش مرکز اطلاع رسانی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور- به مناسبت هفته منابع طبیعی و روز درختکاری (15 اسفند)، برانکو ایوانکوویچ و علی دایی عصر شنبه قبل از کنفرانس خبری مقابل سازمان لیگ به صورت نمادین اقدام به کاشت دو اصله نهال  کردند.

این اقدام کاری مشترک از سوی روابط عمومی سازمان جنگل ها و سازمان لیگ فوتبال بود.

  

 
 
 
 
 
 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۴۴
پیمان صاحبی


 

زنگ خطر بحران آب در ایران

 کارشناسان حوزه آب در گفت و گو با ایرنا بحران آب در کشور را جدی دانستند و بیان کردند اگر صرفه جویی و فرهنگ سازی در زمینه کاهش مصرف آب در جامعه نهادینه نشود در 25 سال آینده ایران به بیابانی خشک تبدیل می شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،امروزه مشکل دسترسی به منابع آب شیرین یکی از مسایل مهم در بسیاری از کشورها به شمار می رود که ایران نیز از این امر مستثنی نیست. 15 درصد از مساحت ایران از پوشش گیاهی برخوردار است و بیش از 85 درصد کشور جزو مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می شود؛ از این رو انتظار بروز بحران آب در کشور وجود دارد و این امر روز به روز ابعاد پیچیده تری می یابد.

مشکل کم آبی و آلودگی آب آشامیدنی می تواند تاثیر گسترده ای را بر روند افزایش مهاجرت و تغییر مشاغل، افزایش تنش های اجتماعی به وجود آورد. ایران از نظر منابع و وضعیت ذخایر آبی درآینده با مشکل های جدی تری رو به رو خواهد شد و اگر جمعیت کشور با افزایش یابد در سال های آینده از نظر تامین آب در وضعیت بحرانی قرار می گیرد.

برای آنکه بتوان با این بحران مبارزه کرد باید به مدیریت یکپارچه منابع آب کشور، داشتن چشم انداز مدیریت آب در سال های آینده، اصلاح و تغییر روش های آبیاری کشاورزی از روش سنتی به روش مدرن و صرف جویی در منابع آب در تمام بخش ها و فرهنگ سازی پرداخت.

اهمیت این امر سبب شد تا همایش بزرگداشت روز ملی آب در 11 اسفند در اتاق ایران با هدف جلب توجه مردم، سازمان های مردم نهاد و کارشناسان برگزار شود.

پژوشگر گروه اطلاع رسانی به مناسبت روز ملی آب با «محمدحسین کریمی پور» محقق و کارشناس مسایل آب و محیط زیست و «مهدی میرزایی» کارشناس حوزه آب و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی به گفت و گو پرداخته است.


کریمی پور با بیان اینکه بیشتر وسعت ایران را بیابان ها تشکیل می دهند، گفت: بارش متوسط در کشور سه برابر متوسط جهانی است. به این معنا که باران کمتر از متوسط جهانی فرو می بارد و بسیار سریع تر بخار می شود و از دست می رود. از 400 میلیارد متر مکعب بارش تنها 110 میلیارد متر مکعب به صورت «آب شرب تجدید پذیر» هر سال در زیست بوم ایران باقی می ماند. ایران پس از ترکیه که بیش از 200 میلیارد متر مکعب پتانسیل سالیانه آب شیرین تجدید پذیر دارد، با میزان تقریبی 110 میلیارد متر مکعب، مقام دوم خاورمیانه و شمال آفریقا را دارا است. تمامی پتانسیل این منطقه تنها 600 میلیارد متر مکعب به شمار می رود. البته پتانسیل آبی کشور در برابر ابرقدرت های آبی چون برزیل، روسیه، کانادا و اندونزی ناچیز است. دارایی آبی کشور در منطقه تا میزانی خوب به نظر می رسد. خاورمیانه با پنج درصد جمعیت جهانی تنها یک درصد از پتانسیل آب شیرین جهانی را دارا است. گرچه ایران در قیاس با جهان از نظر منابع آب بسیار غنی محسوب نمی شود اما نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه از شرایط بهتری برخوردار است.

** ایران در آینده به بیابانی خشک تبدیل می شود
این کارشناس مسایل آب و محیط زیست پتانسیل آبی ایران را تا میزان تقریبی 110 میلیون متر مکعب دانست و توضیح داد: برخی متخصصان ملی آب پتانسیل آبی ایران را به اعدادی حتی تا سطح 90 میلیون متر مکعب می دانند. یک مدیریت صحیح اقتضا می کند که به صورت تقریبی 40 درصد این آب برای مصرف انسان در کشاورزی، تولید و مصرف مستقیم برداشت شود و دیگر میزان آب برای تداوم چرخه های زیستی در طبیعت باقی بماند، تالاب ها و دریاچه ها را تغذیه و منابع زیر زمینی را تجدید کند و مانع تخریب قدرت حفظ آب در دشت ها شود اما متاسفانه مردم ایران به جای آنکه 40 درصد (که در بدترین شرایط نباید بیش از 60 درصد باشد) به میزان تقریبی 90 درصد پتانسیل آبی را مصرف می کنند و اینگونه فروپاشی منابع آب و به دنبال آن طبیعت به وقوع خواهد پیوست البته این روندی محسوب می شود که از دهه 40 با ورود موتور پمپ و طرح های بزرگ آبی در کشور شروع شده و در سه دهه اخیر شدت یافته است و این زیاده روی در مصرف به دلیل رواج رویکردی مبنی بر اینکه آب منبع ثروت قابل توزیع بی نهایتی است، به وجود آمده است.

** چگونگی تهیه 40 میلیون متر مکعب آب در سال
وی با اشاره به اینکه تولید یا واردات 40 میلیون متر مکعب آب با توجه به امکانات کشور و واقعیت های فنی غیر ممکن است، تصریح کرد: آب شیرین سازی شده در لب دریا هر متر مکعب 200 میلیون قیمت خواهد داشت که چهار برابر قیمت آب تصفیه شده و لوله کشی شده است. هر یکصد کیلومتر انتقال این آب در سطح افقی، به صورت تقریبی هر متر مکعب را 200 تومان گران تر می کند. هر 100 متر بالا بردن این آب از ارتفاعات هم آن را 200 تومان گران می کند به عنوان نمونه اگر بخواهند این آب را برای صنعت به شهر کرمان برسانند، قیمت آب بالای 10 هزار تومان در متر مکعب می شود یعنی 20 برابر قیمت آب شهری تصفیه شده در کشور که البته کمتر از پنج در هزار تن از مصرف کنندگان آب کشور قادر هستند تا چنین قیمت خوبی را پرداخت کنند. امروزه آب در تجارت جهانی هنوز جا نیفتاده است. پیش بینی می شود از 2050 میلادی آب به تدریج جایگاه نفت را به عنوان نخستین ماده تجاری جهان بگیرد. اما برای واردات علاوه بر مساله قیمت که هزینه انتقال آن در اعداد بالا عنوان شد، مشکل منابع تامینی در کشور وجود دارد. در شرق، جنوب و غرب کشور منبع تامین قابل ملاحظه ای برای آب رویت نمی شود.

به عنوان نمونه اگر ایران همچون عربستان آب گران را با قیمتی گزاف بخرد، تامین 40 میلیون متر مکعب نیازمند صرف 80 میلیارد دلار در سال است. این هزینه یک و نیم برابر کل فروش سالیانه نفت ایران به شمار می رود و عربستان هم قادر به ادامه این راه نخواهد بود. تنها راه حل ایران، کاهش مصرف است و نه چیز دیگر. اگر نتوانیم در یک برنامه پنج ساله 20 درصد مصرف و در برنامه 15 ساله تا 40 درصد مصرف را کاهش دهیم، ثبات ایران در خطر است. انجام این کار بسیار دشوار خواهد بود. حتی در کشورهای پیشرفته با جوامع دارای سطح بالای سرمایه اجتماعی، فرهنگ بالا و توانایی فنی، نمونه ای برای چنین کاهش مصرف سریع و شدید وجود ندارد. به ویژه وقتی درباره کشوری با ابعاد جمعیت ایران سخن گفته می شود، مورد مشاهبی نمی توان برای آن یافت.

** اهداف والای دولت یازدهم، صرفه جویی در مصرف آب و حفظ محیط زیست
کریمی پور با بیان اینکه دولت یازدهم مدیریت مصرف آب و حفاظت از محیط زیست را در اهداف خود بسیار پر رنگ کرد، اظهار داشت: رییس دولت یازدهم و اعضای هیات دولت مشکل آب را بهتر از پیشینیان درک می کنند و نسبت به آن دغدغه بیشتری دارند. همچنین اینکه حمید چیت چیان وزیر نیرو با صداقت و شفافیت واقعیت ها درباره بحران آب برای مجلس و مردم بیان می کند که این امر بسیار شیوه مناسب و ستودنی است. در مساله فرهنگ مصرف آب حداقل در لایه بالایی دولت، گامی بزرگ رو به جلو مشاهده می شود اما میان اقدام های به عمل آمده و گستردگی و عمق بحران، رابطه معنا داری نیست. مساله بحران آب تا میزانی جدی به نظر می رسد که دولت و وزارت نیرو نیز نمی توانند راهکار اساسی در این زمینه بیابند و این امر تنها نیازمند بسیج ملی در باور عمومی است تا تحولی در زمینه مصرف آب ایجاد شود.

** مشارکت جمعی در صرفه جویی مصرف آب
کریمی پور با تاکید بر اینکه مردم باید مساله بحران آب را به درستی درک کنند، بیان داشت: درک درست مردم از این مساله به این امر منجر می شود که راهکارهای تبلیغاتی را از راه های موثر تشخیص دهند. همگان باید بفهمند مساله آب برای زندگی خودشان و فرزندانشان به مراتب از واریز یارانه بسیار حساس و مهم تر است. چنین مردمی وقتی صرفه جویی در مصرف آب را مطالبه کنند، خواهند توانست مسیر کشور در این مساله را تغییر دهند البته حسن روحانی رییس جمهوری درست عنوان کرده است که در مساله آب گناه کرده ایم و راه را خطا رفته ایم و این امر نیازمند توجه ملی است. به یقین لزوم درک این قصور و اولویت دادن به حل آن برای سیاستگذاران از همه بیشتر است.

در ادامه این پیوند «مهدی میرزایی» محقق وکارشناس آب و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی درخصوص بحران آب و راهکارهای برون رفت از این بحران گفته است: ایران 12 سال است که با بحران آب رو به رو شده و البته این امر قابل پیش بینی بود و تمامی آحاد جامعه و مسوولان دریافته بودند که این بحران آغاز شده اما به صورت جدی به دلیل کمبود امکانات و نبود آینده نگری کافی به این موضوع توجه نکردند و در نتیجه این بحران در کشور صورت پذیرفت. اکنون بحران آب بسیار در ایران شدت یافته است به این معنا که وقوع درگیری میان 2 استان و کشاورزان بر سر آب نشان دهنده شدت یافتن این بحران است گرچه بحران آب موضوعی نوینی نیست اما هنگامی که این امر افزایش یابد و تنش بر سر آن زیاد شود، آنگاه می توان دریافت که بحران آب بسیار جدی به شمار می رود. اگر صفر تا 100 جدی بودن بحران آب عددگذاری شود، ایران از عدد 50 نیز عبور کرده است.

** دلایل ایجاد بحران آب در کشور
این کارشناس حوزه آب در ادامه درباره دلیل های ایجاد بحران آب در کشور بیان داشت: مدیریت نامناسب و بد در زمینه آب اصلی ترین عامل در ایجاد بحران آب در کشور به شمار می رود. به این معنا که حساب و کتابی در زمینه اینکه چه چیزی در موضوع مصرف آب باید توسعه داده شود، وجود نداشته است. مشکل دیگر این بحران، افزایش جمعیت محسوب می شود که هر میزان به تعداد آن افزوده شود، این حجم از آب میان افراد بیشتری تقسیم و کشور با بحران رو به رو می شود. بحث های دیگری چون نوع و شیوه بهره برداری و نگاهداری از آب وجود دارد که نوعی از مدیریت به شمار می روند. در واقع ایران از انواع سازه های آبی برخوردار است که هرگز از آنان استفاده نمی شود. برخی از سازها به تدریج فرسوده می شوند یا از کار می افتند یا چاه هایی در کشور ایجاد شده که حتی به آن توجه نشده است. بنابراین با این رویه امکان کمبود بارش و وقوع خشکسالی در کشور وجود دارد و به یقین این عوامل اثر اجتماعی، اقتصادی و .. را تا 6 سال دیگر بر جامعه می گذارد.

** راه های مقابله با کاهش بحران آب
وی با اشاره به راه های مقابله با کاهش بحران آب، عنوان کرد: ابتدا باید آسیب پذیری یا آسیب شناسی در زمینه بحران آب صورت پذیرد البته تا زمانی که بحث مدیریت منابع آب حل نشود چه به لحاظ علمی و نیز عملی، این آسیب پذیری انجام نمی گیرد. ایران دارای بهترین متخصصان و کارشناسان آب است بنابراین این امکان وجود دارد که تکنولوژی لازم را دارا نباشد اما با این متخصصان می تواند به حل این بحران کمک کند. مشکل ایران بر سر عملیاتی کردن روش های مدیریتی است که برای انجام دادن آن همانند دیگر کشورها، بحث های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و... به وجود می آید. گام بعدی در زمینه کاهش بحران آب، فرهنگ سازی در جامعه محسوب می شود که در زمینه آب هرگز فرهنگ سازی نشده است و مرحله بعدی را می توان صرفه جویی درمصرف آب به وسیله آحاد جامعه دانست که سبب ذخیره سازی این سرمایه ارزشمند برای نسل پس از خود خواهد شد.

** تاثیر فضای مجازی در فرهنگ سازی در زمینه صرفه جویی مصرف آب
مهدی میرزایی با بیان اینکه فضای مجازی نقش برجسته ای در فرهنگ سازی در صرفه جویی مصرف آب می تواند ایفا می کند، توضیح داد: فضای مجازی قصه پردازی ندارد و حقیقت ها و رخداد ها در آن منعکس می شود البته برخی مواقع کانال های خبری وجود دارند که اعداد ضد و نقیض و شایعاتی را مطرح می کنند اما در کنار آن واقعیت هایی عنوان می شود و این عرصه مجازی می تواند در فرهنگ سازی ها موثر باشد البته فرهنگ سازی ها باید خیلی بنیادی صورت پذیرد و فضای مجازی و رسانه ای می تواند در این زمینه بسیار تاثیرگذار باشند.

** راهکارهای انتقال آب و سدسازی
این کارشناس حوزه آب راهکارهای انتقال آب برای مبارزه با خشکسالی را مناسب ندانست و تصریح کرد: برای صرفه جویی در مصرف آب باید همگان با الفبای آنچه که در آب به وقوع می پیوندند، آشنا شوند. راهکار انتقال آب امکان دارد که مساله و مشکل یکی 2 روز آینده را حل کند اما مساله 25 ساله بعدی را حل نخواهد کرد و بر بحران آب شدت می بخشد. هنگامی که باران بسیاری ببارد و سدها لبریز شوند، رویداد ناگواری چون سیلاب را رقم می زنند. مدیریت سد مانند یک بازی است که بخشی از آن از دسترس مسوولان خارج است و فردی نمی تواند بر آن کنترل داشته باشد و بخش دیگر آن را می توان با سازه های آبی کنترل کرد. در برخی مواقع بارش برف و پس از آن بلافاصه بارندگی شدید سبب جمع شدن آب در پشت سد خواهد شد و چون سد از گنجایش میزان کمتر آب برخوردار است بنابراین سد سر ریز می شود و این امر تنها مختص به ایران نیست و در تمامی کشورها به وقوع می پیوندد. بخشی از این مساله در دست مسوولان نیست یعنی آن چیزی که به طبیعت بازمی گردد گرچه می شود با تکنولوژی بخشی از این مشکل ها را کاهش داد اما در حقیقت یا آن تکنولوژی را ایران دارا نیست یا اطمینانی به این تکنولوژی ها ندارد. امروزه سدهای بزرگ بسیار خوب مدیریت می شوند اما برای بهبود بهتر این مدیریت باید سیستم ها را به روز و مطالعات بیشتری صورت پذیرد، به عنوان نمونه در زاینده رود به صورت کامل و کنترل شده دریچه ها را باز می کنند و هنگامی که ظرفیت آن تکمیل شد دوباره دریچه بسته می شود بنابراین باید گفت که این سد با سیستم فکری خوبی کنترل می شود و چقدر خوب است که برای تمامی سدهای ایران این امر صورت پذیرد.
امید است که مسوولان و مردم در زمینه صرفه جویی مصرف آب و مقابله با این بحران بسیار بکوشند. رسانه ها باید برای رویارویی با این بحران ستون ثابتی برای آب در نظر بگیرند و مشکلات آن را برای مردم توضیح دهند و اطلاعات عمومی به آحاد جامعه در این زمینه داده شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۲۸
پیمان صاحبی


 

ال نینوی دیگری در راه است

 پدیده ال نینو که به دلیل بالا آمدن آب دریاها تشکیل می شود در سال 2017 نیز گریبانگیر بخش هایی از کره زمین خواهد شد.

به گزارش سلامت نیوز، شبکه اطلاع رسانی جامعه دریایی ایران (مانا) گزارش کرد، دانشمندان از احتمال وقوع پدیده آب و هوایی «ال نینو» در سال 2017 خبر دادند که دلیل آن گرم شدن آب ها و به تبع آن بالا آمدن سطح دریاها عنوان شده است.

بر اساس این گزارش، پدیده «ال نینو» که به طور متوسط هر دو تا هفت سال یکبار رخ می دهد، سال 2015 به وقوع پیوست و دانشمندان از احتمال بالای وقوع آن در سال 2017 خبر دادند.

آخرین بار این پدیده از اواسط سال 2015 شروع شد و تا اوایل سال 2016 ادامه یافت.

این پدیده تغییرات آب و هوایی شدید از جمله زمستان های سرد و تابستان های بسیار گرم را به ویژه در شمال و جنوب قاره آمریکا در بر دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۲۷
پیمان صاحبی

آقای رئیس‌جمهور! لطفا برای محیط‌زیست برنامه‌ریزی نکنید

*اصغر محمدی‌فاضل: «طبیعت صبور است؛ اما صبر طبیعت هم زمان دارد... . وقتی ما به طبیعت ظلم می‌کنیم، زمین را آلوده کرده، حقابه تالاب‌ها را نمی‌دهیم... نتیجه‌اش قهر طبیعت است».اینها نه یک اظهارنظر کارشناسی و نه یک عبارت شاعرانه، بلکه فرمایشات رئیس‌جمهور محترم درباره مشکلات محیط‌زیستی است. شاید تأثیرگذارترین فراز این سخنان «باید برای محیط ‌زیست برنامه‌ریزی کنیم» باشد.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شرق نوشت: اینکه رئیس محترم دولتی که خود را محیط‌زیستی می‌داند، این سخنان را بر زبان بیاورد، هیچ تعجبی ندارد؛ ولی گلایه اینجاست که چرا در روزهای پایانی یک دولت چهار‌ساله، گزاره «باید برای محیط‌ زیست برنامه‌ریزی کنیم» را می‌شنویم؟
جناب آقای رئیس‌جمهور اطلاع کامل و دقیق دارند که مبنای پیوست برنامه محیط‌زیستی انتخاباتی ایشان در سال ۹۲ مبتنی بر مطالعات، طرح‌ها و برنامه‌هایی بود که در ۲۰ سال قبل از آن در کشور به سرانجام رسیده بود و اوج تجلی آن در برنامه چهارم توسعه کشور به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.
پیش‌از‌آن هم راهبردهای حفاظت از تنوع زیستی کشور در شورای‌عالی حفاظت محیط‌ زیست به ریاست رئیس‌جمهور محترم وقت به تصویب رسیده بود که همان راهبردها مبتنی بر ۲۰ جلد مطالعات توسعه پایدار کشور بود. مطالعاتی که ۲۵ سال پیش براساس امضای بیانیه ریو در سال ۱۹۹۲ از سوی مرحوم دکتر حسن حبیبی، معاون‌اول رئیس‌جمهور وقت به‌عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران، امضا شده بود.

برای رئیس‌جمهوری که خود حقوق‌دان است، تکرار اصل پنجاهم قانون اساسی زیره به کرمان بردن است. همان‌طور که تکرار قوانین مهمی نظیر قانون حفاظت و بهسازی محیط‌ زیست، قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون تنوع زیستی، قانون ایمنی زیستی و از همه مهم‌تر سیاست‌های کلی نظام است که از طرف مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده و در سال ۱۳۹۴ از سوی مقام معظم رهبری به سران سه قوه ابلاغ شده است. بارها در سخنان و نوشتارهای متعدد تکرار کرده‌ام که ادعای محیط‌زیستی‌بودن دولت آقای روحانی را یک فرصت می‌دانم و در صداقت و اعتقاد قلبی ایشان به این موضوع تردیدی ندارم؛ ولی از آنکه دولت به‌عنوان یک تیم منسجم در این مسیر همگام و هماهنگ عمل کند، کمتر نشانی یافته‌ام. علاقه‌ای به واگویه برخی عبارات بعضی از اعضای کابینه درباره محیط‌ زیست در جلسات عمومی و خصوصی (که منتشر شده) ندارم و شاید یادآوری آنکه در حوزه‌های مختلف آب، نفت، کشاورزی، صنعت، بازرگانی و اقتصاد، التزام عملی در محیط‌زیستی‌بودن دولت دیده نمی‌شود، جز یک تکرار ملال‌آور هیچ تعبیر دیگری نداشته باشد؛ اما آنچه من را به تعجب وا‌می‌دارد، بیان جمله «باید برای محیط‌ زیست برنامه‌ریزی کنیم» است. جناب آقای روحانی، به ‌عنوان کسی که در دوره گذشته به شما رأی داده‌ام و به احتمال فراوان در دوره پیش‌رو نیز بار دیگر به شما اعتماد خواهم کرد، آرزوی توفیق روزافزون برای شما و هیئت دولت را دارم و معتقدم بی‌توجهی دولت‌های قبلی در چند دهه گذشته به محیط‌ زیست اگر در این دولت جبران نشود، عواقب وخیمی را در پیش خواهد داشت که پایداری سرزمینی ایران را تهدید می‌کند. جناب آقای رئیس‌جمهور لطفا در رثای محیط‌ زیست و زیبایی طبیعت، آموزه‌های دینی و اخلاقی برای مدارا با آب، خاک، هوا و تنوع زیستی بیشتر بگویید؛ ولی لطفا خطای راهبردی «باید برای محیط‌ زیست برنامه‌ریزی کنیم» را انجام ندهید.
محیط ‌زیست ایران بیش از هر بخش و فرابخش دیگری، برنامه اقدام و دستورالعمل دارد و اگر روزی بتوانیم فقط یک درصد از آن را صادقانه، جدی و با التزام عملی اجرا کنیم، بسیاری از ناهنجاری‌های موجود و ناملایمات این روزها برطرف خواهد شد.


جناب آقای رئیس‌جمهور اگر به حرف‌های ما کارشناسان محیط‌ زیست و گزارش‌های سازمان‌های تحت امر خود اعتماد ندارید، دست‌کم فرمایشات هفدهم اسفند ۹۳ مقام معظم رهبری را یک بار دیگر مرور کنید؛ سخنانی که متأسفانه بیشتر بهانه همایش‌ها و تزیین نمایشگاه‌ها شده است تا نقشه راه مملکت‌داری.
* رئیس سابق دانشکده محیط‌ زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۲۶
پیمان صاحبی