روح الله باقری*: بارشهای اخیر در بخش بزرگی از کشور همراه با اظهارنظرها و موضعگیریهای مختلف کارشناسان و مسئولان بوده است.عدهای سدها را ناجی دانسته و عدهای دیگر عدم جاری شدن حجم اصلی بارشها در آبراهههای طبیعی را موجب جلوگیری از تکمیل چرخه طبیعی آب و طبیعت میدانند.
خسارتهای مالی به بخش کشاورزی و مسکونی و مشکلات ایجادشده برای مردم سر تیتر خبرها بوده و کسی در این میان سخن از چرایی و چگونگی ایجاد و مدیریت آن نمیکند.البته در وضعیت فعلی پیدا کردن مقصر یا وزن هرکدام در ایجاد این بحران دردی را از مردم دوا نمیکند آنچه مهم است آگاهسازی مردم نسبت به وظایفشان در قبال محیطزیست و هشدار به ایشان برای ادامه ندادن به روند تخریبی انسانساخت در اکوسیستمهای آبی و خشکی است.علاوه بر این مردم باید نسبت به این موضوع حساس شوند که محیطزیست و حوزه گسترده آن باید جزو مطالبات آنها از مسئولان محلی منطقهای و ملی باشد.
چراکه اگر مسئولان بدانند که مردم مدیریت آنها در حوزه محیطزیست و منابع طبیعی و عرصههای مرتبط با آن را مورد رصد قرار میدهند و نسبت به عملکردشان حساسیت دارند قدمهای حسابشدهتری در این زمینه بر خواهند داشت.سیلابهای اخیر مزرعه ایست که مردم و مسئولان بهطور مشترک در حال برداشت محصولی از آن هستند که خود آن را طی سالهای گذشته کاشتهاند.
بارشهای فصلی پدیدهای قابلکنترل نیست اما قطعاً قابل مدیریت کردن است.مدیریتی که از زمان بارش برای آن برنامه داشته و بداند در کشوری که در منطقهای با میانگین بارش پایین قرار دارد رواناب بحران نیست و فرصت است.
تمرکز بر موضوع آبخیزداری و آبخوانداری وجود برنامههای جدی و عملیاتی برای تغذیه آبهای زیرزمینی حفظ و احیای مراتع طبیعی گسترش عرصههای طبیعی و افزایش پوشش گیاهی و توجه جدی به عدم دستکاری در اکوسیستم میتواند راههایی برای استفاده از این فرصت و قسمتی از برنامههای مدیریت روان آبهای سطحی در کشور باشد.
همانطور که آمارها و بیلانهای آبی نشان میدهند بخش اعظمی از آب مصرفی در بخشهای خانگی کشاورزی و صنعت از منابع آب زیرزمینی است و در مقابل کمترین اقدامات در بخش احیای منابع آب زیرزمینی دیده میشود.تخریب جنگلها در مناطق با پوشش جنگلی وعدم توجه به مراتع طبیعی و پوشش گیاهی علاوه بر کاهش نرخ نفوذ آب به منابع آب زیرزمینی تشدید پدیده سیل را به همراه داشته است.
بنابراین بیتردید میتوان گفت که هیچ برنامه خاصی برای مدیریت روان آبهای سطحی در سراسر کشور وجود ندارد و یا اگر هم وجود داشته باشد عملاً ارادهای برای عملیاتی شدن آن مشاهده نمیشود.
بخشی از اثرات پدیده طبیعی سیل را میتوان در داخل محدوده حریم شهرها بهصورت آبگرفتگی معابر و جاری شدن آب در گذرگاهها مشاهده کرد موضوعی که موجب خسارتهای مالی و بعضاً جانی برای شهروندان و بهطور کلانتر برای مدیریت شهر و دولت شده است.
قسمتی از این خسارتها ناشی از نداشتن سیستم طراحیشده و علمی جمعآوری و انتقال روان آبهای سطحی و قسمتی دیگر ناشی از تجاوز به حریم آبراهههای آبی است.تغییر اکوسیستم اطراف شهرها و کاهش پوشش گیاهی و تغییر کاربری زمینهای دارای پوشش سبز یا ساختارهای زمینشناسی کاهشدهنده اثرات سیل بدون توجه به اثرات زیستمحیطی آن نیز در تشدید اثر سیلابهای اخیر مؤثر بوده است.
کاهش طبیعی نرخ نفوذ جاری شدن روان آبها به دلیل ساختارهای شهری موجب شده که مدیریت شهری در هنگام بارندگی فقط به دنبال خروج این حجم آب از محدوده مسکونی بوده و فقط در جهت کاهش خسارات به شهروندان باشد.
اینجاست که اگر برنامه مدون و زیرساختهای لازم برای مهار کنترل جمعآوری و استفاده مجدد از این روان آبها در عرصه شهری باشد این روان آبهای سطحی و فصلی بجای تهدید یک فرصت در مدیریت شهری محسوب شده و برای جمعآوری قطرهقطره آن تلاش خواهیم کرد.
طراحی مجزای شبکه جمعآوری و انتقال و استفاده مجدد از آبهای سطحی بخشی از مدیریت فراموششده روان آبهای سطحی در کشور است.سامانهای که میتواند در کاهش مصرف آب برای فضای سبز شهری و سایر مصارف غیر شرب در شهر کنترل پدیده فرونشست توسعه پوشش گیاهی اطراف شهرها و درنهایت کمک به داشتن محیط زیستی پاکتر و ایمنتر کمک شایانی نماید.
موضوع تأمین آب برای فضاهای سبز شهری یکی از محدودیتهای ایجاد و توسعه این فضاهاست از همین رو بخشی از این روانابها با ایجاد سامانههای ذخیرهسازی قابلیت استفاده در فضاهای سبز شهری را دارد همچنین با کنترل و هدایت این آبهای به خارج محدوده شهری میتوان به دنبال گسترش کمربند سبز اطراف شهرها بود.
از طرفی آموزش و توصیه به شهروندان برای ایجاد سیستم ذخیرهسازی آب باران برای مصرف در بخش فضای سبز داخل منازل یکی دیگر از روشهای استفاده بهینه از این بارشهاست.
علاوه براین در بسیاری از نقاط کشور به دلیل همان برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی با پدیده خاموش فرونشست روبرو هستیم و نبود برنامهای برای استفاده از بخشی از این روانابها بهمنظور تعادل بخشی به منابع آب زیرزمینی امری مشهود است.شاهد این موضوع ایزوله کردن مسیلهای شهری بجای استفاده کردن از بستر آنها برای تغذیه آبهای زیر زمینی در شهرهایی که نیازمند این تمهید هستند.
به همین جهت استفاده از بخشی از این روان آبها در برخی مناطق کشور ازجمله تهران بهمنظور تغذیه سفرههای آب زیرزمینی در جهت کنترل پدیده فرونشست میتواند موردتوجه مسئولان قرار گیرد. همچنین مردم نیز میتوانند با انتقال بخشی از این بارشها به چاههای جذبی در منازل بهصورت نقطهای پدیده فرونشست را کنترل کنند.
دیدگاه فرصت نگر بجای تهدید نگر در سطوح مدیریتی و تصمیم ساز در مقوله روان آبهای سطحی می تواند از این بارشهای به ظاهر تهدید و بحران یک فرصت ساخته و به کمک بحرانهای کم آبی ریزگردها و فرونشست زمین بیاید.
پس باید توجه داشته باشیم که مدیریت آب در مناطق شهری نیازمند ایجاد کمیته و کارگروههای بدون تأثیر نیست و فقط نیازمند اراده است و راهبردها و راهکارهای مشخص و تجربهشدهای در سطح بینالمللی دارد پس ما اگر نخواهیم دوباره چرخ را اختراع کنیم میتوانیم با تعاملات بینالمللی از تجربیات سایر کشورها در این زمینه استفاده کرده و ضمن انتقال دانش در این زمینه با تطبیق شرایط هر منطقه از کشور برنامهای منطقهای برای استفاده از روان آبهای سطحی تدوین کرده و وارد چرخه انتقال تجربه و ایجاد دانش شویم. اگر غم نان بگذارد!
*کارشناس محیط زیست