چکیده
ساختمان های تاریخی هر کشور بخشی از هویت فرهنگی مردمی است که در آن زندگی کرده اند.(معماریان،1391)استفاده از مصالح خاص هر محل و تعیین دقیق مکان ساخت ساختمان ها نشان دهنده هوش فراوان معماران ایران و آگاهی ایشان از شرایط اقلیمی می باشد.در این تحقیق به معرفی و بررسی معماری قسمت های مختلف حمام حاج صالح و نحوه استقرار و راه کارهای به کار رفته در ساخت آن جهت صرفه جویی در مصرف انرژی پرداخته شده است.
واژگان کلیدی
گرمابه ، حمام ، حمام حاج صالح ، سقز
مقدمه
شهر سقز دومین شهر استان کردستان است که در شمال غربی مرکز استان یعنی سنندج و در فاصله 187 کیلومتری آن واقع شده است.از شمال به آذربایجان غربی و شهر بوکان ، از غرب به بانه ، از جنوب به مریوان و از شرق به دیواندره محدود است.این شهر بر روی دو تپه طویل که رودخانه کوچک و سرپوشیده ایی به نام ((چم ولیخان)) آن ها را از هم جدا می کند بنا شده است.سقز در 46درجه و 16دقیقه طول شرقی و 36درجه و 16 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته و ارتفاع از سطح دریا 1476 متر و جمعیت آن طبق آخرین آمارهای ارائه شده 208هزار نفر می باشد.
سقز به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیست محیطی از دوران پیش از تاریخ به عنوان یکی از استقرارگاه های بشری مورد توجه بوده و نتایج بررسی و کاوش های باستان شناسی در این محدوده حاکی از وجود حدود 215 اثر باستانی شناسایی شده می باشد که از این تعداد 145 اثر آن در فهرست آثار ملی کشورایران به ثبت رسیده است.
حمام حاج صالح از بناهای شاخص سقز در دوره صفویه می باشد که در بافت قدیمی و در حال حاضر داخل در محدوده بازار شهر سقز واقع گردیده است و در سال 1379 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.در خصوص وجه تسمیه بنا قابل ذکر است که در مقطعی از زمان شخصی به نام حاجی صالح که از رجال صاحب نام و متشخص سقز بوده اقدام به خرید آن نموده به همین دلیل به حمام حاج صالح مشهور است و لیکن با توجه به سبک معماری بانی حمام شخص دیگری بوده اما سندی در این خصوص مشاهده نگردید.
در این مقاله بر اساس مشاهده عینی سازه و مطالعه آرشیو و نقشه های اداره میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی شهرستان سقز به بررسی معماری همساز با اقلیم بنا و تشریح قسمت های مختلف آن می پردازم.
مواد و روشها
گرمابه ساختمانی همگانی بوده که با یک درگاه به بیرون راه داشت تا هوای درون آن همواره گرم بماند.گرمابه برابر جای گرم است و در اینجا (آبه) به معنای آب نیست بلکه به جایگاه یا ساختمان گفته می شود.مردم ایران چه پیش از اسلام و چه بعد از اسلام به پاکیزگی اهمیت فراوان می دادند،گرمابه علاوه بر اینکه کاربرد نظافت و پاکیزگی داشته جای گردهمایی مردم محل نیز بوده است.
همچنین آیین های مانند حنا بندان ، حمام عروس و زایمان و مانند آن نیز در گرمابه انجام می گرفته است.حمام زنان از مردان جدا بوده و راه آن ها حتی از یک کوچه نبوده و به گونه ایی آن ها را کنار هم می ساخته اند که خزانه ها به هم می چسبیده اند و از یک تون گرم می شده اند.در برخی محل ها که تنها یک گرمابه داشتند برخی روزها ویژه زنان و برخی روزها ویژه مردان بود.
در گرمابه ها برای این که هوای بیرون کمتر با هوای بینه آمیخته شود و درون آن گرم بماند دالانی پر پیچ و خم بینه را به دهلیز و دهلیز را به بیرون می رساند.
بینه یا رختکن فضایی بزرگ و سرپوشیده با حوضی بزرگ در میان و سکوهایی در گرداگرد آن است .این حوض هم برای شستن و آب کشیدن پا بوده و هم جنبه زینتی داشته است.
میاندر میان دو بخش بینه و گرمخانه جای دارد . میاندرراهرو یا دالانی است که به چند جا راه داشته است، یکی به آبریزگاه و دیگری به جایگاه ستردن مو، بدین گونه میاندر هوای گرمخانه و بینه را از هم جدا نگه می داشته و یک فضای میانجی بوده است.میاندر یک یا دو سکو برای انداختن لنگ و اسباب گرمابه داشته است.
گرمخانه یا صحن حمام گرمترین بخش گرمابه است.این بخش یک خزانه آب بزرگ و دو خزانه کوچک دارد،یکی آب سرد و دیگری آب داغ که در دو سوی خزانه بزرگ هستندو آب آنها را همیشه تمیز نگه می داشته اند و کسی به آنها دست نمی زده است.در زیر یا کنار گرمابه کوره ایی برای گرم کردن آب به نام تون * قرارداشته که سوخت آن بوته بوده است.آتش این تون از زیر به یک یا دو دیگ به نام تیان می رسیدکه کف خزانه آب گرم کار گذاشته می شد.برای گرم کردن هوای بخشهای گرمابه در زیر کف جوی های پیچ در پیچ به نام گربه رو می ساختند و روی آن را می پوشاندند و دود تون را به درون آن می راندند.گرمابه جای ویژه ایی برای حجامت داشته و چون خون در آن جاری می شد جایی را برای خاک ریختن روی آن در نظر می گرفتند.هر گرمابه متناسب با خود چند آبریزگاه داشت که با راهرویی دراز به میاندر می پیوست.ساختمان گرمابه را در گودی زمین می ساختند تا پایدارتر بوده و گرمای آن هم هدر نرود.برای نورگیری و هوارسانی گرمابه ها از گنبد کلمبو استفاده می شده که می توان در نوک آن سوراخی برای نورگیری گذاشت،در نوک آن شیشه هایی کار می گذاشتند که به آن جامخانه می گفتند.در زمستان این شیشه ها به جز یکی دوتا ی آن ها بسته بود و در تابستان برخی از آن ها را بر می داشتند تا هوارسانی انجام شود.(معماریان،1391)
حمام حاج صالح نیز بر اساس حمام های فلات داخلی ایران بنا گردیده و به صورت کامل در بر گیرنده کلیه عناصر معماری یک حمام ایرانی شامل دالان ورودی ، بینه ، میاندر ، گرمخانه ، تون ، خزینه و خلوتی می باشد.
دالان ورودی که شامل سردر ورودی ،دالان هشتی و دهلیز بوده در سالیان گذشته تخریب و تصرف گردیده و در حال حاضر به صورت دکان های کوچک، کاربری تجاری پیدا کرده است.در حال حاضر از دالان مذکور یک راهرو باریک باقی مانده است.پس از عبور از راهرو وارد بخش بینه می شویم که شامل فضای وسیعی بوده و دارای سقف گنبدی می باشد و بر روی چهار ستون سنگی قرار گرفته است . در اضلاع شرقی و غربی بینه دو نیم گنبد وجود دارد
پس از بینه وارد فضای میاندر با پلانی تقریباً هشت ضلعی می شویم که فضایی جهت دسترسی به گرمخانه و همچنین به بخش حجامتخانه و سرویسهای بازشو شمالی می باشد.گرمخانه حمام نیز فضایی باز و وسیع را شامل می شود که سقف گنبدی آن بر روی چهار ستون سنگی دقیقاً همانند ستون های بخش بینه قرار گرفته است و در اضلاع شرقی و غربی فضای گرمخانه دو شاه نشین با پوشش نیمه کاره ایجاد گردیده است.حدفاصل گرمخانه و بینه در ضلع غربی فضای نظافت خانه قرار دارد.در ضلع شمالی گرمخانه سه بازشو وجود دارد ،بازشو مرکزی به خزینه آب گرم راه داردو بازشوهای جانبی آن نیز به خلوتی هایی جهت استحمام منتهی می شود.حمام در حد فاصل کاروانسرای تاجوانچی و رودخانه ((چم ولیخان)) و در سطحی پایین تر از زمین های اطراف احداث گردیده و همین امر مانع از برخورد بادهای غالب محلی به ساختمان گردیده است.این موضوع به همراه مصالح به کار رفته در ساخت حمام و نوع معماری آن در جلوگیری از هدر رفتن انرژی نقش بسیار مهمی داشته است.
کل فضای داخلی حمام دارای پوشش آهکی می باشد و در بخش های مختلف آن آهکبری هایی با نقوش متنوع شامل صحنه شکار، شیر و خورشید، فرشته بالدار و نقوش هندسی کار شده است .البته نقوش در شرایط مرطوب حمام پایدار می مانده اند اما حمام که تا سال 1354 کاربری خود را حفظ نموده بود از آن پس تغییر کاربری یافته و به محل ورزش باستانی تبدیل گردید که همین امر و خشک شدن محیط موجب نابودی نقوش مذکور گردید.البته در زمان کاربری ورزشی دخل وتصرفات مخربی بر روی قسمت های مختلف آن صورت گرفت.
مساحت حمام حدود 900 متر مربع می باشد که سالها به صورت متروکه درآمده بود و در سال 1381 به تملک سازمان میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی درآمد.سازمان مذکور اقدامات مرمتی همچون سبک سازی سقف ، بازسازی قسمت هایی از سقف گنبدی ، عایق بندی و آجرفرش نمودن پشت بام، مرمت وبازسازی سنگ فرش داخل حمام و رفع رطوبت قسمت اعظم حمام انجام داده است و در نظر دارد بنای مذکور را به عنوان موزه سقز مورد استفاده قرار دهد.
نتیجه گیری:
با توجه به آنچه گذشت توجه معماران عصر حاضر به روش های طراحی و معماری حمام حاج صالح و راه های به کار رفته در استفاده بهینه از نورخورشید ، تهویه داخل حمام و گرمایش آن و راه های جلوگیری از هدر رفتن انرژی گرمایی و ترکیب آن با معماری مدرن می توانند علاوه بر ایجاد آسایش محیطی و آرامش روانی استفاده کنندگان ، در کاهش هدر رفتن انرژی کاربرد داشته باشد از این رو لازم است مطالعات عمیق همه جانبه برای ترکیب معماری سنتی و مدرن و ایجاد سازه هایی با معماری همساز با اقلیم با مشارکت متخصصین اقلیم شناسی و معماری صورت پذیرد.
منابع:
-آرشیو اداره میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی شهرستان سقز
- معماریان ، غلامحسین(1391) ، معماری ایران،انتشارات سروش دانش ،چاپ چهارم
ازنظر تاریخی قدمت ایرانیان به بیش از 3000سال پیشبرمی گردد ،درواقع ایران کهنترین کشور جهان میباشد اما آیا ازنظر فرهنگی و عملی نیز در حد تاریخ خود هستیم یا نه؟ البته منظور من شمای خواننده نیستید بلکه کسانی هستند که کارهایی برخلاف فرهنگ و تمدن موردقبول جامعه انسانی امروز انجام میدهند ،پس بعد از خواندن مطالب زیر بهدوراز هرگونه تعصب داوری کنید.
· همشهریانی که صبحها زود جهت ورزش به پارک شهر و یا پارک کوثر میروند انبوه بطریهای آبمعدنی ، نوشابه ، روغن ، ظروف یکبارمصرف و کیسههای پلاستیکی و پوست میوه و تخمه و... را میبینند که توسط سایر همشهریان محترم و یا مسافران بانه در جایجای پارک رهاشده است.
· در کنار جادهها و سایر نقاط تفریحی نیز شاهد این ماجرا هستیم ، جالب اینکه گاهاً پوست هندوانه و خربزه را با این بهانه در طبیعت رها میکنند که (( عیبی نداره حیوانات آنها را میخورند)) اما غافل از اینکه حیوانات محتاج پوست میوه ما نبوده و در طول سالها بدون نیاز به آن زیستهاند و خواهند زیست.
· در طول سالها اکثر آتشسوزیهای آمریکای شمالی ، اروپا و استرالیا منشأ طبیعی داشتهاند ( افزایش حرارت محیط و ...) و شاید تنها یکی دو مورد در اثر اشتباه فردی رخداده است. این در حالی است که در کشور عزیزمان ، کشاورز با آتش زدن کاه و کلش زمین خود باعث رها شدن هزاران تن گاز دیاکسید کربن و نابودی محیطزیست و تغییر اقلیم میشود آنهم تنها به این بهانه که شخم زمین راحتتر و مصرف چند لیتر سوخت کمتر میشود، حال اگر آتش به مرتع همجوار هم سرایت کرد و چندمتری مرتع هم همراه با زمین شخم خورد که چهبهتر. حال جدیداً بعضی انساننماها نیز جنگلها و مراتع را آتش میزنند تا حیوانات وحشی رم نموده و راحتتر شکار شوند.
· در ایران این سالها شاهد بودهایم که افرادی تنها برای تفریح و خنده و به اشتراک گذاشتن هنرنمایی خود اقدام به قتلعام و سلاخی حیوانات بیگناه نمودهاند که بهراستی نمیتوان هیچ توضیحی برای آن داد.
· زمینخواری ، تخریب جنگلها و مراتع ، تغییر کاربریهای غیرمجاز ، حفر چاههای غیرمجاز ، برداشت غیرمجاز از آبهای سطحی و.... و برخورد نامناسب با مأموران قانون و گاهاً توهین و ضرب وشتم آنها وجود نزاعهای خونین بر سر مسائل بیاهمیت ، سد معبر و تخریب معابر عمومی در هنگام ساختمانسازی و ایجاد مزاحمت برای همسایگان و ...مسائلی هستند که همهروزه در مورد آنها میشنویم و یا میبینیم.
ازایندست موارد بسیار زیاد است و فقط کافی است بهدقت به اطراف خود بنگریم اما بافرهنگ و متمدن بودن با ادعا ایجاد نمیشود بلکه نیازمند عمل است و برای اصلاح جامعه و رساندن آن به نزدیک سطح موردادعا میبایست دست از بیتفاوتیها برداشته و نسبت به تمام مواردی که در جامعه میبینیم حساس شویم و اصلاح را از خود و خانواده خود شروع کنیم به این امید که با اصلاح خود و خانواده درنهایت جامعه اصلاحشده و سطح فرهنگی خود را ارتقاء دهیم.