منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

سدسازی باز هم پیروز شد

 روز چهارشنبه بود که خبر آمد سه‌ هزار اصله درخت باارزش جنگل‌های هیرکانی در گیلان که جایگزین‌ناپذیرند، ظرف چند روز گذشته قطع و برای ساخت سد شفارود پاکسازی شده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز، جهان صنعت نوشت: درختانی باستانی که نمی‌توان به جای آنها درختان دیگری کاشت و اساسا نوع مواد و رشد طبیعی درخت در طبیعت جنگل متفاوت از درخت کاشته‌شده توسط انسان است و اینکه سازمان جنگلداری اعلام می‌کند می‌توان به جای آنها درختان بیشتری کاشت از نظر کارشناسی، برداشت اشتباهی است زیرا چنین امری علمی نیست و جایگزین درختان قدیمی هیرکانی و نوع خاک و هوایی که ایجاد می‌کنند، نخواهند شد. رییس انجمن علمی جنگلبانی کشور در همین زمینه گفت: «اهمیت جنگل‌های هیرکانی که یک اکوسیستم است و صدها و هزاران سال زمان را طی کرده تا به امروز رسیده است را چگونه می‌خواهند با کاشت نهال جبران کنند؟ جنگل فقط چوب نیست که آقایان با محاسبه میزان چوب، خسارت تعیین می‌کنند و به قول خودشان نهال می‌کارند. واقعا یک نفر بیاید به این پرسش پاسخ بدهد که چند درصد از نهال‌هایی که تاکنون به عنوان خسارت پروژه‌ها در جنگل کاشته شده تبدیل به جنگل شده است؟»


ساخت شفارود، خبری تلخ و تکان‌دهنده است، بعد از دو سال رسانه‌ای کردن این اتفاق برای جلوگیری از قطع درختان و آن همه هشدار فعالان و کارشناسان محیط‌زیست؛ خبری که نشان می‌دهد تکاپوی رسانه‌ها برای مافیای سدسازی و آب که ثروت و منافع بسیار زیادی از اجرای این گونه طرح‌ها می‌برند، هیچ فایده و کارایی ندارد. درست در این نقطه دلسردی ایجاد می‌شود که صدای فریاد رسانه‌ها به هیچ کجا نرسیده است و در عرض چند روز سه هزار درخت قطع شده تا همان‌ها که پشتیبان و حامی سدسازی به‌خصوص منفعت بر این سد هستند، به هدف خود دست یابند. معصومه ابتکار تا همین چند روز قبل بر مسند ریاست سازمان محیط‌زیست بود که این اتفاق رخ داد. وی در جریان کامل اتفاقات رخ داده درخصوص سد شفارود بود و از همان دو سال قبل که اخبار بسیاری درخصوص جلوگیری از این اقدام و هشدارهای فراوانی منتشر شد، او در کانون درخواست‌ها و مسوولیت این امر قرار داشت. ساخت سد شفارود از دولت محمود احمدی‌نژاد کلید خورده بود.

در دولت یازدهم، ابتکار عنوان می‌کرد در حال رایزنی و انجام دادن اقداماتی است و خود منتقد قطع درختان بود اما نه تنها در روزهای آخر کارش در محیط‌زیست برخی مسایل رها شد و دیگر پیگیری نشد، بلکه به مردم توضیح نداد که چه اتفاقی افتاد و چه عملکردی داشت که نتوانست جلوی قطع درختان هیرکانی در گیلان را بگیرد و مافیای سدسازی پیروز شد. مافیای قدرتمند آب که لابی‌های گسترده‌ای دارند و از قبل سدسازی پول‌های کلانی به دست می‌آورند، سال‌هاست به امر ناشریف سدسازی به‌خصوص زمانی که کشور در وضعیت خشکسالی و کم‌آبی قرار دارد، مشغولند. حالا هم ساخت سد شفارود را بدون توجه به اعتراضات و عواقب آن برای نسل‌های آینده آغاز کردند. درختان هیرکانی قدیمی از بین رفتند تا سنگ و بتن برای ذخیره آب جایش را بگیرد، اگر آبی برای ذخیره شدن وجود داشته باشد.


از سوی دیگر به گزارش ایلنا، کارشناسان محیط‌زیست معتقدند نیازی به واگذاری اضافه و قطع درخت نبوده و با احداث تونل‌های بیشتر، تغییر طراحی و استفاده از جاده‌های موجود، می‌شد قطع درخت و تخریب را به حداقل رساند. درنهایت به دلیل ادامه سختگیری‌های قانونی، با اصرار برخی نمایندگان و مدیران اجرایی گیلان بر اتمام آن، اختیار موافقت نهایی از محیط‌زیست گرفته و به هیات دولت سپرده شد. پس از آن پیرو مصوبه شورای عالی آب، دستور ادامه ساخت سد شفارود به «شرکت آب منطقه‌ای استان گیلان» صادر و به سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز اعلام شد که دیگر درباره ادامه آن ورود نکند. لازم به ذکر است تخریب جنگل‌های هیرکانی‌ تنها دستاورد ادامه ساخت شفارود نیست. بلکه خالی شدن سفره‌های آب شیرین زیرزمینی و کاهش دبی آب چشمه‌های بالادست و نیز وجود گسل‌های فعال در منطقه شفارود و قرار گرفتن محور این سد، در محدوده بین دو گسل «آستارا» و «شالم» و خطر لغزش زمین به داخل دریاچه سد از دیگر پیامدهای آن است.
با اینکه متولی جنگل‌ها در قانون مشخص است اما وقتی طرحی در یکی از مناطق جنگلی کلید می‌خورد دو سازمان حفاظت محیط‌زیست و جنگل‌ها و مراتع و آبخیزداری آن را بر دوش یکدیگر می‌اندازند و مسوولیت خود را فراموش می‌کنند. یکی به بهانه اینکه انجام ارزیابی زیست‌محیطی وظیفه آن دیگری است و آن یکی با این توجیه که متولی جنگل نیستم. نتیجه چیست؟ اجرای پروژه و تخریب.


قرار نبود با این وسعت جنگل از بین برود


با این تفاسیر اما «اسماعیل کهرم» از مسوولان و مشاوران سابق سازمان حفاظت محیط‌زیست که خود کارشناس این حوزه نیز است، در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» درخصوص وضعیت ساخت سد شفارود و قطع سه هزار درخت جنگل‌های هیرکانی می‌گوید: ما از ابتدا مخالف ساخت این سد بودیم. به سازمان محیط‌زیست ابتدا اعلام کردند سد شفارود برای آبیاری ساخته می‌شود اما کمی بعد اعلام کردند برای صنعت هم کاربرد دارد و به همین ترتیب وسعت ساخت آن را افزایش دادند و در این راه درختان بیشتری را قطع کردند و جنگل بیشتری از بین خواهد رفت.


از مدت‌ها قبل ابتکار قدرت اجرایی در سازمان محیط‌زیست نداشت


کهرم برخلاف انتقادهایی که به ابتکار وارد است، عنوان می‌کند: خانم ابتکار، مشاوران و کارشناسان وی، از همان ابتدا از مخالفان ساخت سد بودند و همان موقع آقای چیت‌چیان قول دادند اگر سدی بدون ارزیابی زیست‌محیطی ساخته شود، آن را خراب می‌کنیم. اتفاقا با همین همکاری سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزارت نیرو جلوی ساخت چند سد جدید را هم با لحاظ مسایل زیست‌محیطی گرفتند اما مدت‌ها قبل از رفتن ابتکار از سازمان حفاظت محیط‌زیست، از ایشان خلع ید شد و وضعیت سازمان در روزهای آخر معلق بود و ایشان عملا قدرت اجرایی نداشت!


ساخت سد با مدیریت کلانتری آغاز شده و خجالت‌آور است


به گفته این کارشناس محیط‌زیست، دستور ساخت سد شفارود مستقیما در دوره عیسی کلانتری صادر شده که در همین چند روز اخیر بی‌سر و صدا درختان جنگل‌های هیرکانی قطع شدند. به نظر من آنچه هم‌اکنون اتفاق افتاده است، حاصل مدیریت جدید است. از سوی دیگر وزارت نیرو هنوز وزیر ندارد و دقیقا به دلیل بلاتکلیفی این وزارتخانه، از این وضعیت سوءاستفاده شده و ساخت سد به سرعت در دستور کار قرار گرفته است. کهرم رخداد، ساخت سدشفارود بلافاصله پس از روی کار آمدن عیسی کلانتری بر مسند سازمان حفاظت محیط‌زیست را خجالت‌آور توصیف می‌کند و ادامه می‌دهد: هنوز مشاوران و معاونت منابع انسانی سازمان محیط‌زیست انتخاب نشده‌‌اند که بتوانند جلوی این اتفاق تلخ را بگیرند. مطمئنا اگر چیت‌چیان همچنان در وزارت نیرو بود، اجازه ساخت این سد را نمی‌داد.
کهرم در پاسخ به اینکه آیا هنوز راهی هست که بتوان جلوی ساخت سد را گرفت و پروژه را به دلیل آسیب‌ها و خطراتی که برای محیط‌زیست، آب و کشاورزی آنجا دارد، متوقف کرد، که بیان می‌کند: هنوز هم مردم بومی به کمک نماینده‌هایشان با لابی می‌توانند جلوی ساخت سد را بگیرند. در واقع مصداق همان ضرب‌المثل معروف جلوی ضرر را از هر جا بگیری، منفعت است اما این گفته کهرم در حالی است که ساخت سد مستقیما به دولت واگذار شده و نمایندگان مجلس خودشان از لابی‌کنندگان ساخت سد هستند و مردم دقیقا باید به چه کسی برای اعتراض مراجعه کنند، وقتی مافیای سدسازی قدرت نامرئی بزرگی پشت خود دارند و اصولا یکی از همان لابی قدرت‌ها، برخی نمایندگان مجلس هستند؟
به این ترتیب بار دیگر درختان با ارزش جنگلی دیگری در این سرزمین قطع شد تا سدی ساخته شود که آثار سوء آن بیش از منافع آن است. ‌ای کاش قدرت مردمی بتواند آن را متوقف کند نه اینکه سال‌ها بگذرد و با میلیاردها تومان هزینه تازه همچون دریاچه ارومیه به دنبال احیای آن باشیم و جلوی ضرر را بگیریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۶ ، ۰۷:۴۶
پیمان صاحبی


کم اهمیت ترین بخش آووکادو به زودی دستخوش فرآیند تبدیل زباله به گنج می شود. در این مطالعه که برای اولین بار انجام شده است، دانشمندان گزارش داده اند که پوسته های دانه آووکادو که معمولا همراه با دانه آن دور انداخته می شود یک معدن طلای پنهان به همراه تعداد زیادی ترکیبات شیمیایی است که قبلا شناخته نشده است. آنها می گویند این ترکیبات می تواند در نهایت برای درمان گروهی از بیماری های ناتوان کننده و هم چنین افزایش جاذبه مواد آرایشی، عطرها و سایر کالاهای مصرفی استفاده شود.

به گزارش ایانا از سایت "یوراکلرت"، پژوهشگران در حال آماده کردن کار خود برای ارائه آن در دویست و پنجاه و چهارمین نشست و نمایش ملی انجمن شیمی امریکا ((ACS هستند. ACS که بزرگترین انجمن علمی جهان است این جلسه را برگزار خواهد کرد.

دکتر دباسیش باندیوپادیای، می گوید: "این اتفاق بسیار خوبی است که پوسته های دانه "آووکادو" که بیشتر مردم آن را به چشم زباله نگاه می کنند ولی در واقع جواهر است در نهایت می تواند به دلیل ترکیبات دارویی درون آن برای درمان سرطان، بیماری های قلبی و سایر بیماری ها استفاده شود". "نتایجی که ما به دست آورده ایم هم چنین نشان می دهد که پوسته های دانه یک منبع بالقوه شیمیایی است که در تولید پلاستیک و سایر تولیدات صنعتی می تواند استفاده شود".

در مجموع، سالانه نزدیک به ۵ میلیون تن "آووکادو" در سراسر جهان تولید می شود. امریکایی ها سالانه نزدیک به ۱،۹ بیلیون پوند آووکادو مصرف می کنند. در بسیاری از موارد، میوه یا گوشته خورده می شود و دانه ی آن دور انداخته می شود. برخی کارخانه های روغن های خوراکی از دانه های آووکادو روغن استخراج می کنند، اما پوسته احاطه کننده دانه را در می آورند و قبل از فرآیند آن را دور می اندازند. باندیوپادیای به همراه چند دانشجوی اش و توماس اوبانکز از دانشگاه ریو گرانده ولی در تگزاس، به دنبال فهم بیشتر درباره این مسئله هستند که زمانی که کارخانه ها پوسته ی این دانه ها را به زباله دانی می افکنند در واقع چه چیزی را به دور می اندازند.

این پژوهشگران حدود ۳۰۰ پوسته ی خشک شده دانه "آووکادو" را به ۲۱ اونس پودر تبدیل کردند. پس از پردازش اضافی، این پودر حدود سه قاشق چایخوری از روغن پوسته دانه و کمی بیش از یک اونس موم پوسته ی دانه به دست داد. تیم پژوهش با استفاده از تحلیل طیف سنجی رنگ نگاری جرم گاز، ۱۱۶ ترکیب در روغن و ۱۶ ترکیب در موم کشف کردند. بسیاری از این ترکیبات به نظر نمی آید در خود دانه ها یافت شوند.

در میان عناصر موجود در روغن، الکل بهنیل (که با نام دوکوسانول شناخته می شود)، عنصر مهمی که در داروهای ضد ویروسی که می توانند از رشد سلول های تومور جلوگیری کنند استفاده می شود؛ و دودکانوید اسید که چگالی لیپوپروتئین (که با نام HDL شناخته می شوند) را افزایش می دهد و در نتیجه می تواند خطر اسکلروز را کاهش دهد نیز یافت شدند.

پژوهشگران در موم آن بنزیل بوتیل فتالات، موادی که برای ایجاد انعطاف پذیری در بسیاری از تولیدات ترکیبی از آن ها استفاده می شود؛ از پرده ی حمام گرفته تا لوازم پزشکی، و باتیلیتد هیدروکسی تولوئن را که در افزودنی های غذایی استفاده می شود، کشف کردند.

باندیوپادیای می گوید در قدمی رو به جلو تیم او چند تا از این عناصر طبیعی را اصلاح خواهند کرد تا بتوان از آنها در تولید داروهای بهتر با عوارض جانبی کمتر استفاده کرد.

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۵۳
پیمان صاحبی


یک پدر و دختر دانشمند، روش تازه‌ای برای ارزیابی دقیق و ارزان قیمت کربنات‌های خاک ابداع کردند که در ارزیابی ساختار مواد تشکیل دهنده خاک به متخصصان و کشاورزان کمک زیادی می‌کند.

به گزارش ایانا از پایگاه اینترنتی انجمن خاک شناسی آمریکا، تولیدکنندگان گاه با چالش‌هایی روبرو می‌شوند که عمیقا به خاک مربوط است. آنها باید برای کمک به خاک، به سوالاتی پاسخ دهند. ابداع یک حسگر زمینی قابل حمل که بتواند با دقت زیاد مواد معدنی خاک را بسیار ساده‌تر و موثر تر از روش‌های موجود اندازه‌گیری کند، به روشن شدن بسیاری از این سوالات کمک زیادی می‌کند؛ یک گروه تحقیقاتی شامل یک دانش آموز راهنمایی و پدر دانشمندش توانستند این امر را عملی کنند.

کلسیم مانند دیگر مواد معدنی برای رشد سالم گیاه، ضروری است. اما کلسیم اضافی به‌ویژه به شکل کربنات کلسیم می‌تواند موجب بروز مشکلاتی در خاک شود.

دیوید وایندورف می‌گوید: "کربنات کلسیم اساسا نوعی نمک است که پس از بارندگی در آب حل می‌شود و در روی خاک حرکت می‌کند". وایندورف استاد دپارتمان علوم خاک و گیاه شناسی دانشگاه تکنولوژی تگزاس است.

یکی از منابع اصلی این کلسیم، سنگ آهک است. وجود کلسیم در حجم اندک، رگه‌هایی قطور یا توده‌های کوچک سفید رنگی در خاک ایجاد می‌کند؛ اما در تراکم زیاد می‌تواند تمام لایه زیرین خاک را پوشش دهد؛ سطح سخت لایه کلسیمی می‌تواند قابلیت رشد ریشه گیاه را کم کند. برای کشاورزان و دانشمندان خاکشناس، به‌دست آوردن این اطلاعات برای حل مشکلات خاک در حین کار ضروری است.

در روش سنتی متخصصان خاک شناس به‌طور چشمی از تخصص خود برای بررسی خاک و تعیین میزان کلسیم استفاده می‌کنند. همچنین روش‌های آزمایشگاهی وجود دارد که بسیار دقیق هستند اما قابل حمل نیستند. محققان می‌خواستند ببینند آیا یک ابزار قابل حمل مجهز به اشعه ایکس موسوم به PXRF، ( مخصوص طیف سنجی فلورسنس با کمک اشعه ایکس) می‌تواند عملکرد بهتری داشته باشد یا خیر.

محققان بر اساس مقایسه‌هایی که انجام دادند، دریافتند که در واقع این ابزار، روش مناسبی برای اندازه‌گیری کلسیم در خاک است. این ابزار می‌تواند اطلاعات مربوط به ۲۰ ماده مختلف را تنها در ۶۰ ثانیه در اختیار کاربر قرار دهد.

این سیستم برای دانشمندانی که در این زمینه کار می‌کنند یک مزیت است. همچنین می‌تواند به دانشمندان و کشاورزان در کشورهای در حال توسعه که از عهده هزینه‌های بالای تست‌های آزمایشگاهی بر نمی‌آیند یا تخصص لازم برای ارزیابی چشمی خاک را ندارند، کمک کند.

وایندورف توضیح می‌دهد: "ما از کنار گذاشتن روش سنتی ارزیابی حمایت نمی‌کنیم. ما تنها در حال ساخت یک روش تازه گردآوری اطلاعات هستیم که در هنگام ارزیابی کربنات‌های موجود در خاک، به متخصصان علوم خاک کمک می‌کند. در واقع PXRF ابزار دیگری در کنار دیگر روش‌های خاکشناسی مدرن است اما به هیچ عنوان تنها ابزار کارآمد به شمار نمی‌رود".

کمیل، دختر وایندورف نیز در بخشی از این تحقیق، سهیم بود. برای کمیل این تحقیق راهی بود که برای نمایشگاه علوم مدرسه خود یک تحقیق دست اول انجام دهد. او نمونه‌های خاک را اسکن کرد و سپس به پدر خود کمک کرد که تست‌های آزمایشگاهی را انجام دهد. او همچنین در جمع‌بندی آمار و نوشتن مقاله به پدر کمک کرد.

آقای وایندورف می‌گوید: "من به عنوان یک پدر نمی‌توانم بگویم چقدر از اینکه دخترم در این چالش علمی با من همکاری کرده احساس غرور می‌کنم. امیدوارم پروژه‌ای مانند این بتواند برای دیگر دانش آموزان هم سن او الهام بخش باشد تا در مسائل اصیل علمی فعال شوند. در واقع آنها آینده ما هستند و کشور ما را در خط مقدم جبهه نوآوری‌های علمی نگه می‌دارند".


ترجمه: محسن حدادی

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۵۲
پیمان صاحبی


امروز دو تن از فعالان محیط زیست به نمایندگی از سوی جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست برای نجات شمشادها به دیدار رئیس سازمان جنگل‌ها رفتند. خدا کرم جلالی در ذیل این نامه دستور مساعدت لازم برای همکاری با فعالان محیط زیست را صادر کرده است.

به گزارش خبرنگار ایانا، شمشادهای ایران در معرض خطر انقراض قرار دارند. شب پره شمشاد به عنوان گونه‌ای خارجی به شمشادهای همیشه سبز هیرکانی حمله کرده و تعداد زیادی از توده‌های شمشاد شمال ایران را خشک کرده است. در چنین شرایطی بودجه ۱,۵ میلیارد تومانی تخصیص داده شده برای شمشاد نیز قرار است در راه مبارزه آفت هزینه شود و بخش از راهکارهای کارشناسی ارائه شده برای نجات شمشاد، به دست فراموشی سپرده شود.

در نخستین روزهایی که گزارش‌های طغیان آفت شب پره شمشاد در رسانه‌ها منتشر شد، برنامه کمیته گیاهپزشکی سازمان جنگل‌ها نیز رونمایی شد. در این برنامه علاوه بر محلول پاشی با B.T و دیمیلین، قرار بود که برای حفظ نسل شمشاد و جنگل‌کاری پس از فروکش کردن طغیان آفت، تولید قلمه شمشاد، ذخیره کردن بذر و ژرم پلاسم این گونه در برنامه‌ها گنجانده شود.

اما در روزهای اخیر خبر می‌رسد که تمام بودجه اختصاص یافته به شب‌پره شمشاد، قرار است صرف سمپاشی‌هایی شود که نتیجه بخش نبوده و هر روز هم فرصت قلمه‌گیری از اندک توده‌های سالم باقی مانده، با اخذ چنین تصمیمی در حال از دست رفتن و خشک شدن است.

به همین دلیل فعالان محیط زیست دست به کار شده و با هدف جلب حمایت سازمان جنگل‌ها برای تامین هزینه مالی قلمه‌گیری شمشاد، امروز صبح در جریان ملاقات‌های مردمی رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، با وی دیدار کردند. در این دیدار مه‌لقا کاشفی و مسعود امیرزاده دو تن از فعالان محیط زیست با نامه‌ای که به امضای مه لقا ملاح مدیرعامل جمعیت مبارزه با آلودگی محیط زیست رسیده بود، با خداکرم جلالی رئیس سازمان جنگل‌ها دیدار کردند.

در متن این نامه آمده است: به استحضار می‌رساند یک سال است، ابتلا شمشادهای سبز هیرکانی به آفت وارداتی کرم شب پره شمشاد، به یکی از آزار دهنده‌ترین معضلات حوزه منابع طبیعی کشور بدل شده و اسباب نگرانی جدی دلمشغولان منابع جنگلی و فعالان محیط زیستی را فراهم آورده است. اخبار رسیده نیز جز افزودن به دامنه یاس و ناامیدی‌ها مرهمی بر زخم‌ها نگذاشته است. البته در صدد انکار جهد و کوشش کارشناسان خدوم سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور و استان مربوطه، در مبارزه با آفت نیستیم ولی گویا این بلا قصد تسلیم ندارد و آمده که نسل این سبزینه بی‌بدیل را از پهنه هیرکانی برای همیشه از هستی محو نماید.

از قرار پژوهشگران شناخته شده کشور، طرحی را تهیه کرده تا با قلمه‌گیری به تعداد حداقل دو میلیون شاخه، ذخیره نسبتا مناسب ژنتیکی برای گونه شمشاد فراهم آورند و حتی مراحل مقدماتی آن نیز با تهیه چند هزار قلمه آغاز شده است. ولیکن ادامه این طرح، به دلیل عدم تخصیص بودجه کافی معلق مانده است.

لذا خواهشمند است دستور فرمایید موضوع قلمه‌گیری و حفظ ذخیره ژنتیکی در دستور کار معاونت محترم امور منابع جنگل آن سازمان قرار گیرد و نسبت به تامین بودجه در اولویت طرح فوق اقدام عاجل صورت پذیرد. بدیهی است با توجه به موضوع تغییر فصول و نیز طغیان شگفت انگیز و آلودن (شب پره) پهنه‌های به ظاهر سالم فرصت زیادی برای حفظ اندوخته لازم نخواهد بود. قطعا دستور مساعد شما در پیشگاه الهی و نیز ذیل کارنامه درخشان در حفظ منابع طبیعی ثبت خواهد شد.

در این جلسه، خداکرم جلالی در ذیل نامه فعالان محیط زیست، دستور لازم برای مساعدت با این طرح را صادر کرده است. البته باید منتظر ماند تا نتیجه این پیگیری و دستور رئیس سازمان جنگل‌ها برای نجات شمشاد مشخص شود.

این روزها اگرچه شمشادهای ایرانی به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارند اما در محافل کارشناسی به جای اینکه اقدامی عملی برای نجات این گونه انجام شود، بحث بر سر این است که آیا ۴۰ میلیون شمشاد در شمال ایران خشک شده است یا خیر. یا اینکه مدیریت آفات در جنگل باید به عهده جنگلبان باشد و یا حشره شناس‌ها هم می‌توانند در این زمینه وارد عمل شوند!

همچنین در توجیه این مسئله که چرا بخش اجرا برای قلمه‌گیری به طور جدی وارد عمل نمی‌شود، همواره از بانک ژن منابع طبیعی وابسته به موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور به عنوان محلی که بذرهای شمشاد در آن نگهداری می‌شود، به عنوان یک ذخیره مطمئن یاد می‌شود. این در حالی است که بانک ژن منابع طبیعی ظرفیت بسیار محدودی داشته و در میان هزاران گونه‌ای که نگهداری می‌کند، بذرهای شمشاد شاید تکافوی تولید چند هزار اصله نهال را هم نداشته باشد. ضمن آنکه این موسسه توده‌های شمشاد را به طور کامل شناسایی نکرده، نقشه پراکنش آن را ندارد و بذرهایی که در اختیار دارد از تمام اکوتیپ‌های (تغییرات ژنتیکی که افراد مربوط به یک گونه در نقاط مختلف جغرافیایی پیدا کرده‌اند را اکوتیپ می‌گویند) شمشاد نیست. در نتیجه بذرهای این موسسه برای احیای توده‌های شمشاد واجد شرایط لازم نیست.

همچنین بخش تحقیقات برای نگهداری بذرهای بانک ژن خود بودجه کافی در اختیار نداشته و تلاش می‌کند با کمک‌های مردمی و از طریق طرح "قبول سرپرستی یک بذر" بودجه‌های لازم برای نگهداری از همان اندک بذر موجود در بانک ژن منابع طبیعی را تامین کند. در نتیجه این مجموعه تحقیقاتی منبع قابل اتکایی برای تامین بذر مورد نیاز به منظور احیای توده‌های شمشاد جنگل‌های هیرکانی نیست. بنابراین اگر مسئولان سازمان جنگل‌ها اقدامی عاجل برای نجات شمشاد انجام ندهند، دیری نمی‌پاید که ناگزیر شویم این گونه بومی را در باغ‌های گیاهشناسی جستجو کنیم.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۵۱
پیمان صاحبی


لیلا مرگن:

ایران از کمبود منابع آب رنج می‌برد. سال‌هاست دست و دلبازانه منابع آب خود را مصرف کرده‌ایم و امروز که با بیلان منفی سالانه حدود ۱۰ میلیارد متر مکعبی آب در سفره‌های زیرزمینی مواجه شده‌ایم، به دنبال مقصر این بحران و نه راه حل می‌گردیم. با وجود وابسته بودن بیش از ۵۰ درصد منابع آبی کشور به سفره‌های زیرزمینی، برنامه‌های بخش آب برای مدیریت این منابع، مبتنی بر سدسازی و کنترل آب سطحی است. تنها طرح دولت برای کنترل بیلان منفی سفره‌های آب زیرزمینی و جلوگیری از فرونشست دشت‌ها که "طرح تعادل بخشی سفره‌های زیرزمینی" بود، سال گذشته بدون اعتبار ماند تا این طرح به سختی در کشور اجرا شود. با وجود بیش از ۴۰۰ هزار حلقه چاه غیر مجاز و حدود ۲۰۰ هزار حلقه چاه مجاز، ایران به آبکشی شبیه شده که در هر گوشه آن بدون رعایت حریم، چاه‌های عمیق و نیمه عمیق حفر شده و بهره‌برداران هر سال مجبورند که برای دسترسی به آب، کف شکنی کرده و به اعماق پایین‌تر زمین سفر کنند. چاه‌های عمیق‌تر، سوخت بیشتری برای استحصال آب مصرف می‌کنند، به این ترتیب هوا آلوده‌تر می‌شود، با افزایش عمق چاه‌ها کیفیت آب‌های اعماق افت کرده و شورتر می‌شود و در نهایت خاکی که با این آب شور آبیاری می‌شود، آلوده شده و راندمان تولید آن کاهش می‌یابد. بنابراین چاه‌های عمیق‌تر محیط زیستی نابود شده در اثر استحصال بی‌رویه منابع آب و فرونشست دشت‌ها، روی دست نسل آینده باقی می‌گذارد. در چنین شرایطی باید به فکر راهکارهای عاجل و کنترل مصرف باشیم و حتی بازچرخانی آب در دستور کار دولت قرار گیرد اما کارشناسان حاضر در میزگرد تخصصی ایانا که با حضور دکتر محمد حسین عمادی مشاور سازمان ملل و مشاور وزیر جهاد کشاورزی، کاوه مدنی استاد امپریال کالج لندن و علی میرچی استادیار منابع آب دانشگاه تگزاس در ال پاسو آمریکا برگزار شد، معتقدند که در ایران حتی صورت مسئله بحران آب را نیز درست تعریف نکرده‌ایم. این در حالی است که برای حل مشکل، باید به یک تعریف مشترک از مسئله آب در کشور برسیم. مشروح دومین بخش از گفتگوی این سه کارشناس بین‌المللی در ادامه می‌آید:

گروهی از کارشناسان بر این باورند که بخش کشاورزی ۹۰ درصد آب کشور را مصرف می‌کند. این گروه با یک حساب سرانگشتی ساده اعلام می‌کنند اگر بخش کشاورزی ۱۰ درصد در مصرف صرفه‌جویی کند، نیاز آبی کشور تا ۵۰ سال آینده مرتفع می‌شود. آیا این تصور درست است؟

مدنی: مشکل ایران این است که افراد به آمار و ارقام به صورت نادرست استناد می‌کنند. استناد افراد به عدد ۹۰ درصد است اما این عدد رقم تخصیص یافته و نه مصرف شده است. مصرف با تخصیص متفاوت است. همان طور که درمورد چمن در انکار به سر می‌بریم و بدون فهمیدن ظرفیت‌های خود چمن را توسعه می‌دهیم. کشاورزی هم باید ظرفیت‌های کشور را بداند و بفهمد که در ایجاد شرایط کنونی متهم است. نمی‌توانید درس نخوانید و به بهترین دانشگاه برای ادامه تحصیل بروید. ظرفیت افراد و آموزش آنها مسئله مهمی است. باید بر اساس ظرفیت‌های هر شخص، برای وی برنامه‌ریزی کرد. درباره مسئله آب نیز وضعیت به همین شکل است. برای رسیدن به یک هدف، صرفا داشتن اراده مهم نیست. صرف اینکه اراده کنیم که فلان کار انجام شود، به نتیجه نمی‌رسیم.

یکی از مواردی که در مسئله آب باید مورد توجه قرار گیرد، بحث تخصیص و مصرف است. برای کارشناسان جا انداختیم که ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. ما حجمی از آب را به بخش کشاورزی تخصیص می‌دهیم اما بخشی از این آب به داخل انهار باز می‌گردد، مقداری نفوذ می‌کند و قسمتی دیگر تبخیر می‌شود. این در حالی است که ما عدد تخصیص را مبنای تصمیم‌گیری درباره اینکه کدام بخش مقصر است، قرار می‌دهیم. این مسئله از بی‌سوادی ما است. مثل اینکه شاخص فالکن مارک را مبنای تعیین وضعیت بحران آب می‌دانیم. این‌ها اشتباهات ما است. ایراد فلسفی که به ما وارد است، این است که به آب به عنوان کالای مصرفی نگاه می‌کنیم زیرا حجم آن بیشتر از ارزشش است. اما توجه نمی‌کنیم که این آب برای چه استفاده می‌شود. در کشور ما بر خلاف آنچه گفته می‌شود، آب برای ایجاد اشتغال مصرف می‌شود. منابع محیط زیستی ما برای شاغل نگه داشتن یک بخش از جامعه استفاده می‌شود. برای همین واردات خیلی از محصولات اگرچه ارزان‌تر است اما مورد توجه قرار نمی‌گیرد. برای اینکه عده‌ای را مشغول به کار نگه داریم، ممکن است پرداخت برخی هزینه‌ها توجیه داشته باشد ولی نه تا جایی که این ایجاد اشتغال به تخریب سیستم ما منجر شود. در ورشکستگی آب دنبال مقصرترها نباید گشت. باید ببینیم هر بخش در کاهش میزان سهمیه آب خود چقدر آسیب می‌بیند و برای شرایط جدید برنامه‌ریزی کرد. برای روشن شدن این مفهوم مثالی می‌زنم. با ورشکستگی موسسه مالی کاسپین یک نفر پنج میلیون تومان که همه دارایی وی بوده و در این موسسه سپرده گذاری کرده، از دست می‌دهد اما شخص دیگر ۳۰ میلیون تومان از دو میلیارد تومان سرمایه خود را در کاسپین سرمایه‌گذاری کرده است و به دلیل ورشکستگی این مجموعه دچار خسارت می‌شود. میزان متضرر شدن افراد در جریان ورشکستگی این شرکت متفاوت است، ولو اینکه حجم سپرده نفر دوم بیشتر از نفر اول باشد.

ما به جای حرکت در فضای تدافعی باید بدانیم که هر بخش در مصرف آب چقدر می‌تواند صرفه‌جویی کند. ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی استفاده می‌شود و باید بدانیم که در کشور ما به عنوان منطقه‌ای خشک، ظرفیت کشت دیم محدود است. اگرچه برای توسعه کشت دیم هنوز جا داریم اما نمی‌توانیم خود را با انگلستان پرباران مقایسه کنیم و بگوییم چرا بخش کشاورزی ایران مشابه انگلستان مصرف کننده پنج درصد آب کشور نیست. اگر تصمیم داریم بخوریم و غذا تولید کنیم، در کشور خشکی مانند ایران باید بپذیریم که عدد بزرگی از منابع آب را به بخش کشاورزی اختصاص دهیم. اما باید بدانیم که با مصرف آب، این منبع هم به پایان می‌رسد.

عده‌ای در ایران در جنگ هستند که بگویند مصرف ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی، حربه وزارت نیرو برای فشار در بخش کشاورزی است. مصرف بالای آب در بخش کشاورزی خاص ایران نیست. در کالیفرنیا هم ۸۰ تا ۹۰ درصد آب صرف کشاورزی می‌شود. از شاخص‌ها برای مقایسه شرایط کشورها نمی‌توان استفاده کرد. زیرا در فهم مسئله دچار مشکل می‌شویم. در ایران و کالیفرنیا مصرف آب در بخش کشاورزی تقریبا مشابه است. اما سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی ایران ۱۰ تا ۱۳ درصد است و این رقم در کالیفرنیا صرفا سه درصد است. اگر این اعداد را کنار هم بگذاریم، ایران باید به کالیفرنیا آموزش مدیریت منابع آب بدهد در حالی که این شاخص‌ها قابل قیاس با هم نیستند. ایالت کالیفرنیا پنجمین یا ششمین اقتصاد برتر جهان است. در خشکسالی شدید، ضربه سنگینی به اقتصاد این کشور وارد نمی‌شود اما بدون شک ایران از خشکسالی آسیب می‌بیند. در واقع اقتصاد ایران و کالیفرنیا قابل قیاس با هم نیست. استفاده از این شاخص‌ها غلط انداز است ما باید نتایج خودمان را برای مدیریت منابع آب داشته باشیم.

در اقتصاد، ماهیت آب و مطلوبیت آن مهم است. آب برای مصرف کننده شهری بهداشت و سلامت روانی را ایجاد می‌کند. برای کشاورز نبود آب به مفهوم از دست رفتن شغل بوده و درآمد کشاورز را دچار اختلال می‌کند. در مسئله آب نمی‌توان به راحتی مقصریابی کرد. به‌ویژه در ایران که منابع آبی از نظر زمانی و مکانی تنوع دارند و نمی‌توان از شاخص‌ها و اعداد گمراه کننده برای برنامه‌ریزی استفاده کرد. با توجه به شرایط اقلیمی ایران، هر منطقه باید برنامه صرفه‌جویی خاص خود را داشته باشد. فقدان نگرش اقتصادی و عدم درک درست از شرایط منابع آبی سبب می‌شود که گاهی مقایسه‌ای بین صرفه‌جویی یک لیتر در روز توسط هر نفر با میزان هدر رفت ۴۰ درصدی شبکه آب شرب شهری انجام دهیم و به قضاوت درباره مدیریت منابع آب بپردازیم اما باید بدانیم که آبی که از سیستم لوله کشی در قالب هدر رفت خارج می‌شود، تبخیر نمی‌شود، به تغذیه سفره‌های آبی و فاضلاب کمک می‌کند و در مقابل آب شیرین با ارزش از دسترس ما خارج می‌شود. بنابراین این هدر رفت معایب و منافعی دارد. عدم نگاه اقتصادی به آب، سبب می‌شود که بگوییم هدر رفت ۴۰ درصدی شبکه که صرفا ۶ درصد منابع آبی کشور را شامل می‌شود، عدد بزرگی نیست پس به جای آنکه به سراغ صرفه‌جویی آب در بخش شرب برویم، اگر در مزرعه صرفه‌جویی کنیم، مشکلات حل می‌شود.

با هدر رفت آب شرب بهترین و با کیفیت‌ترین آب شیرین از دسترس خارج می‌شود. آیا نباید برای کنترل این روند برنامه داشت؟

مدنی: ما نباید در این فضاها وارد شویم. باید برویم روشنگری کنیم تا مردم فرق تخصیص و مصرف را بدانند و بفهمند تاثیر زمانی و مکانی چیست. وزارت نیرو، جهادکشاورزی و متخصصان بخش کشاورزی در رابطه با میزان مصرف آب در این بخش مسئولیت دارند. اگر در سطوح بالا دعوا سر مسایل ساده و ابتدایی داشته باشیم، نباید از مردم دلخور شویم که آب را درست مصرف نمی‌کنند. نقاط مختلف ایران و جهان شرایط متفاوتی با هم داشته و قابل مقایسه با هم نیستند. در خارج از مرزهای ایران نیز وضعیت آن‌گونه که تصور می‌شود، خیلی مطلوب نیست. ال پاسو از نظر شرایط اقتصادی و اجتماعی با خیلی از شهرهای آمریکا متفاوت است. ال پاسو نیز با آزمون و خطا به نقطه امروز رسیده است. هنوز هم در جنوب کالیفرنیا با وجود کم آبی، با منطقه‌ای سبز روبرو هستیم. در این منطقه زمین‌های گلف متعددی وجود دارد و تازه فرمان ایالتی کالیفرنیا در سال ۲۰۱۴ سبب شد که صرفه‌جویی در شهرها و کنترل وضعیت فضای سبز شهری پیگیری شود. اگر ما خیلی دوست داریم از خارج تقلید کنیم باید اشتباهاتی که آنها مرتکب شده‌اند را بپذیریم و از تکرار این اشتباهات خودداری کنیم.

ما در ایران همواره در شرایط وخیم دنبال راه حل‌های زود بازده هستیم. من جامعه شناس نیستم که درباره دلیل این رفتار نظر بدهم اما تصور می‌کنم شرایط جنگ روی ایجاد چنین واکنش‌هایی بسیار موثر بوده است و سبب شده که ما همه چیز را در شرایط عملیاتی ببینیم. کشورهای در حال توسعه عموما این وضعیت را دارند.

برای اصلاح و مدیریت شرایط آبی کشور چه اقداماتی باید انجام بدهیم؟

عمادی: برای خروج از این شرایط چند پیش شرط لازم داریم. باید با ابزار عقلانیت روبرو شویم. عقلانیتی که از شور و احساسات در آن خبری نیست و یک محیط گفتمان مناسب بین همه ذی‌نفعان را در شرایط مطلوب پیش روی ما قرار می‌دهد. در این فضای عقلانی، درباره شرایط غلو نخواهد شد. مسایل را بحرانی نمی‌کنیم. تا در شرایط گفتمان درست قرار نگیریم، نمی‌توانیم تصمیم درست بگیریم.

ما آمارهای دقیق از شرایط موجود در دسترس نداریم که بر اساس آن و دور از احساسات و هیجان و عقلانیت، تصمیم مطلوب را بگیریم؟

عمادی: باید گفتمان منطقی و علمى را مسلط کرده و دیدگاه امنیتى را کنار بگذاریم. نباید به دنبال معجزه بوده و بحث را به جایی برسانیم که دنبال عصای موسی باشیم. تکیه بر روش‌های زود بازده سبب می‌شود که گروهی در شرایط بحران آب، نسخه‌هاى هیجانى و احساسی بپیچند دولت نهم و دهم مملو از این نسخه‌ها بود و نتایج آن را همگى به عیان دیدیم. انتقال آب از دریاى مازندران. بارو کردن ابرها، استفاده از قدرت مغناطیس براى انحراف ابرها و یا اینکه به به سراغ آب‌های ژرف بروند. در این شرایط مسیر گفتمان بسته می‌شود و همه دنبال معجزه خواهند بود. متاسفانه کشورهای جهان سوم و بخصوص خاورمیانه که همیشه در التهاب و هیجان بوده‌اند، دنبال راه حل‌های زود بازده هستند.

در ایران همواره این تفکر غالب است که به کمک تکنولوژی می‌توان مسایل آب را حل کرد.به همین دلیل همواره در ملاقات با مسئولان سایر کشورها، مدیران بخش آب یا دغدغه‌مندان این حوزه فقط به دنبال وارد کردن تکنولوژی هستند و حاضر نیستند متدولوژى خود را تغییر دهند.

آیا این رویکرد برای حل مسئله آب موثر است؟

دمیرچی: بحث‌های مربوط به منابع آب دامنه‌دار و چند رشته‌ای است. در سال‌های اخیر بعد از اینکه مباحث مرتبط با توسعه پایدار مطرح شد و ابعاد قضایا بیشتر روشن شد، تفکر برنامه‌ریزی درازمدت برای مدیریت منابع آب وارد فاز جدیدی شد. در این تفکر جنبه‌های مختلف منابع آب دیده می‌شود. جنبه‌های برنامه‌ریزی کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت شهر ال‌پاسو ۱۰۰ درصد از روی نیازهای جامعه تدوین شد. در اوایل ۱۹۹۰ مدیران این شهر به طرح‌های پنجاه ساله مدیریت آب فکر می‌کردند اما بعدها به دلیل شرایط اقلیمی به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند خود را با مسایل مدیریت منابع آب از جنبه‌های مختلف هماهنگ کنند، باید طرحی ۵۰ ساله داشته باشند که سال به سال، طی دوره‌های مشخصی به روز شود.

اخیرا در ایالت نیومکزیکو بودم. در این منطقه برنامه ۱۰۰ ساله برای مدیریت آب شهری دارند. دید بلند مدت چند جانبه بر این برنامه حاکم است. آنها قطعات مختلف پازل را کنار هم می‌چینند و برای آب تصمیم می‌گیرند. مسایل تئوریک و تکنیکی در جلسات مورد توجه قرار می‌گیرد و هر کارشناس در حوزه کاری خود اعلام نظر می‌کند. در شهر ال پاسو مصرف آب کشاورزی، صنعتی و شهری داریم. مشکلاتی این شهر هم سبب شده مسایل محیط زیست به حاشیه رانده شود. در ال پاسو صرفا به راه حل‌های مبتنی بر تکنولوژی توجه نمی‌شود بلکه مردم این شهر تحت آموزش فشرده و شدید بوده‌اند. شهروندان ال پاسو با مشکلات کم آبی آشنا هستند و نبود آب برای آنها خبر جدیدی نیست. اطمینان از سیستم خدمات‌رسانی شهری در این منطقه خیلی بالاست اما اگر اداره آب نیاز به این داشته باشد که بگوید واقعا در هفته آینده به مشکل بر می‌خوریم، بنابراین همه شهروندان باید مصرف را کاهش دهند، این خبر برای مردم شوکه کننده نیست و مقاومتی ایجاد نمی‌کند. زیرا کودکان این شهر از سال ۱۹۹۰ آموزش دیده‌اند و مسئله کم آبی به بچه‌ها آموزش داده شده است. رسانه‌ها، شبکه‌های رادیویی و تلوزیونی درگیر این مسئله هستند و برای آن برنامه دارند.

آموزش شهروندان ال پاسو در نحوه رفتار آنها تاثیرگذار بوده است. در سال ۱۹۹۰ که دوره خشکسالی در این شهر خیلی شدید بود، آمار برداشت آب در این دوره را بررسی کردم. به مقطعی برخوردم که مصرف آب مردم به شدت کاهش یافته بود. دلیل را از رئیس اداره آب پرسیدم. وی اعلام کرد که در طول این ماه برنامه‌های زنده تلوزیونی و منظم برای صحبت کردن با شهروندان اجرا شد. مردم تغییر رفتار داده و به کمک اداره آب آمده‌اند. اداره آب ال پاسو با اداره آبیاری در تعامل است و توافق بین این دو اداره، بی‌تنش نیست زیرا هر یک از این ادارات به فکر منافع مشترکان خود هستند. اما همه با فهم واقعیت‌های اقلیم در این شهر، سعی می‌کنند تعاملات سازنده‌ای داشته باشند و مسئولان سعی می‌کنند منابع را به صورت پایدار تامین کنند. البته منظور از تلاش برای برداشت پایدار از منابع این نیست که با برداشت از آب هیچ مشکلی برای منابع پیش نمی‌آید بلکه منظور این است که با رعایت برخی اصول، افت منابع آبی به آینده بلند مدت موکول می‌شود. یعنی اگر قرار است الگوی مصرف امروز ما به گونه‌ای باشد که منابع آب در ۲۰ سال آینده به شرایط وخیم برسد، با راهکارهای استفاده شده، وضعیت وخیم منابع آبی به ۱۲۰ سال دیگر موکول می‌شود.

مدنی: ما اگر نپذیریم ورشکسته هستیم به روایت مشترکی از بحران نمی‌رسیم. هر کس، گروهی را مقصر مسئله آب می‌داند. ما روایت مشترکی از یک مشکل نداریم. زمانی می‌توانیم در حل مشکل وارد عمل شویم که روایت مشترک داشته باشیم. در ال پاسو یک روایت مشترک از مشکل درست شده است و همه به آن رسیده‌اند. ما بر اساس یکسری تبلیغات به یک روایت مشترک "آب هست، ولی کم هست" رسیده‌ایم اما این روایت به صورت شوخی در سطح جامعه مطرح می‌شود و هنوز به عمل تبدیل نشده است. ما روایت مشترک از مسایل نداریم. تا زمانی که روایت مشترک نداریم، گمانه زنی درباره مسایل وجود خواهد داشت. مسایل ما خیلی پیچیده است. یک سر این مسایل به جامعه و سرهای دیگر آن به اقتصاد، سیاست، مسایل تکنیکی و غیره می‌خورد. در چنین شرایطی با مسئله‌ای پیچیده مواجه می‌شویم که ذهن ما قادر به تجزیه و تحلیل آن نیست به همین دلیل به دنبال پیدا کردن یک متهم هستیم تا مسایل را ساده سازی کنیم. متهم ما می‌تواند یک متهم آسان و یا یک متهم گنگ باشد. متهم آسان زمانی است که اعلام می‌کنیم آب نداریم و باید برویم از یک نقطه دیگر آب بیاوریم. متهم گنگ هم وقتی است که از سوء مدیریت، مافیا، پروژه هارپ و غیره صحبت می‌کنیم. پیدا کردن یک متهم گنگ فشار را از ذهن من کم می‌کند و دیگر لازم نیست به فکر حل مسئله باشد. اما اگر بپرسند که چگونه می‌توان سوء مدیریت را رفع کرد، هیچ پاسخی نداریم که به این پرسش بدهیم. اگر بتوانیم بیشتر موشکافی کنیم، بفهمیم و بدانیم که حدی که می‌توانیم شرایط را تغییر دهیم، بسیار محدود است، تصمیمات بهتری می‌گیریم. مشکلی که وجود دارد این است که برخی افراد از بیرون کشور می‌خواهند با اکسیرهای خود مشکلات را حل کنند که البته این مسئله پاسخی به درخواست افرادی است که در درون ایران فکر می‌کنند اکسیرهای نجات بخش در خارج وجود دارد. ما زمانی که برایمان نصرفد، دوست نداریم به راهکارهای منطقی گوش کنیم. یعنی حاضر نیستیم به پروژه‌هایی که به کاهش مصرف مرتبط است، توجه کنیم اما صحبت کردن درباره شیرین سازی آب دریا برای ما جذاب است. ما نمی‌خواهیم به مردم و کشاورزان فشار بیاید اما می‌خواهیم مشکل آب هم حل شود. این مشکل صرفا با کنترل مصرف حل می‌شود ما دنبال کارهای تصنعی نظیر آوردن آب و غیره هستیم.

داشتن تعریف مشترک از مسئله چقدر می‌تواند در حل مسایل به ما یاری برساند؟

عمادی: در رابطه با حل مسئله آب باید به صورت مسئله هم توجه کنیم. همچنین همه کسانی که در مواجه با این مسئله هستیم را باید مورد توجه قرار داده و به این ترتیب تصویر یکسان، هماهنگ و تعریف شده‌ای از صورت مسئله داشته باشیم. تا زمانی که این تعریف مشترک وجود نداشته باشد، مسایل ما حل نمی‌شود و واکنشمان نسبت به شرایط متفاوت خواهد بود. صورت مسئله برای افراد یک جامعه باید مشترک باشد. در حال حاضر به دلیل نبود گفتمان و نبود آزادی بیان، صورت مسئله به درستی و جدا از تعصبات سازمانی تعریف نمی‌شود بنابراین مشکلی هم حل نمی‌شود.

اگر در کشوری رابطه مردم و دولت مناسب باشد و اعتماد و گفتمان وجود داشته باشد، خیلی راحت مشکلات حل می‌شود مشابه قضیه پلاسکو در انگلستان هم پیش آمد. البته اسکلت ساختمان انگلیس با پلاسکو متفاوت بود اما بدنه اجتماع به دو حادثه مشابه، واکنش‌های متفاوت نشان داد و دیدیم که مردم انگلیس در زمان وقوع بحران بیشتر با دولت همکاری کردند. رابطه بین دولت، مردم و منابع یک مثلث است. اگر این سه ضلع با هم هماهنگ نباشد، نمی‌توان مردم را همراه کرد. از فردا اگر دولت بگوید آب نیست، مردم بلافاصله تصور می‌کنند که دولت قصد دارد آب را گران کند. اصلاح رابطه دولت و مردم مهم است. مباحث اجتماعی، تنظیم روابط نهاد دولت و مردم و اعتماد طرفین در قالب حضور نهادهای مدنی و فعال کردن آنها امکان‌پذیر است. متاسفانه در طول تاریخ به ویژه بعد از دوره عباسیون، هیچ نهاد مدنی کارآمدی در کل خاورمیانه نداشته‌ایم. دولت‌ها در این منطقه بر جامعه حاکم بودند و به صورت متکلم وحده مسایل را پیش می‌بردند این مسئله را نیز جامعه نتوانست بپذیرد. در تمام این سال‌ها، رابطی بین دولت و مردم نبوده و به همین دلیل ارتباط دولت و مردم دچار مشکل شده است.

ما باید نهادهای مدنی خود را تقویت کنیم؟ در حال حاضر نهادهای مدنی توانمندی که بتواند کارها را پیش ببرد، نداریم؟

عمادی: بله نهادهای مدنی را باید تقویت کنیم. در شهرهای کوچک به دلیل ساختارهای اجتماعی موجود، مشکلات راحت‌تر حل می‌شود. مردم بدون اینکه دولت خبر داشته باشد، مسئله را دیده و حل می‌کنند. در این جوامع، گاهی سال‌ها از مشکل گذشته و تازه وقتی دولت متوجه وجود آن می‌شود که مشکلات توسط مردم حل شده است. ساختارهای سنتی اجتماعی مثل محله که در شهرهای قدیمی و تهران داشتیم، ولی در حال حاضر نیست، در حل مشکلات بسیار می‌تواند راهگشا باشد اما امروز این نهادها از بین رفته است. باید نهادهای مدنی جایگزینی را ایجاد کنیم که در حل مشکلات به دولت یاری رساند. این روزها دولت وقت خود را صرف آبرسانی به صدها روستا می‌کند در حالی که مناطقی را سراغ دارم که شورای روستا مشکلات آب منطقه را بدون دخالت دولت حل کرده است زیرا آنها به دولت امیدی ندارند. ما سال‌هاست که نتوانسته‌ایم نهادهای جایگزین برای ساختارهای از دست رفته شهرها و روستاها تعریف کنیم. ما سیستم‌های محله‌ای در شهر نتوانستیم ایجاد کنیم. اگرچه شهرداری تلاش کرد با ایجاد شورایاری محله، ناحیه و غیره نهادسازی کند اما ناحیه‌ها صرفا برای اخذ مالیات شکل گرفتند اما ما نیاز به نهادهای مدنی جدید داریم که در حل مشکلات به دولت کمک کند. اگر رابطه دولت و مردم اصلاح نشود، مدیریت منابع را نمی‌توانیم اصلاح کنیم. برای حل یک مسئله همه باید از مسئله تصویر مشترکی داشته باشیم و برای حل مشکلی که همه با آن به توافق رسیدیم، یک نهاد کارآمد باید وجود داشته باشد. در نهایت عزم ملی هم باید با این نهاد همکاری کند تا مسایل حل شود. البته اگر دو فاکتور اول وجود داشته باشد، عامل سوم به دلیل فشاری که روی مردم هست، خودبه‌خود به وجود می‌آید.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۵۰
پیمان صاحبی

تغییر اقلیم موجب خشکی رودخانه ها می شود

مطالعات نشان داده است که افزایش دما در اثر تغییرات آب و هوایی موجب شده تا طوفان های شدیدتر در شهرها منجر به جاری شدن سیلاب های بزرگ و در نتیجه خشکیدن زمین های زراعی روستاها شود.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، محققان دانشگاه نیوساوت ولز استرالیا دریافتند در حالیکه هوای داغتر موجب شده تا طوفان های سنگین تر منجر به جاری شدن سیل در مناطق شهری مملو از ساختمان شود، باعث کاهش رطوبت خاک نیز می شود که در نتیجه به سرعت هر گونه آب اضافی جذب شده و جریان آب در رودخانه های روستایی کاهش می یابد.

آشیش شرما، عضو تیم تحقیق، در این باره می گوید: «با وقوع بارش های شدید، سهم بزرگی از ان در خاک ذخیره می شود، در نتیجه آب کمی برای جاری شدن به سوی رودخانه ها می ماند.»

کارشناسان می گویند کاهش در آبراه ها در مناطق کشاورزی باعث تهدید کشاورزی و امنیت غذایی می شود، که با وجود پیش بینی افزایش جمعیت جهان تا ۲۳ درصد و رسیدن به ۹ میلیارد نفر در طول دو دهه اینده، توجه به این مسئله ضرورت دارد.

محققان در ادامه می افزایند: «با مهاجرت روزافزون مردم به شهرها، جاری شدن سیل بدتر می شود. در عین حال، در مناطق روستایی نیاز به جریان کافی اب برای حمایت از کشاورزی به منظور تامین نیازهای جمعیت شهری است.»

این تجزیه و تحلیل گسترده مبتنی بر داده های حدود ۵۰ هزار سایت نظارت بر بارندگی و رودخانه در ۱۶۰ کشور است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۴۷
پیمان صاحبی

پدیده‌ای عجیب در میاندوآب

* مهدی بادپا: در چند سال گذشته رخ‌دادن زمین‌لرزه‌های متعدد در استان‌های کرمان و آذربایجان، مردم را نسبت به بروز زمین‌لرزه و هرگونه تحول زمین‌شناسی بسیار حساس کرده است و ساکنان آن مناطق با دیدن خارج شدن دود و آثار آتش از زمین دچار ترس از احتمال بروز زمین‌لرزه شده‌اند، غافل از اینکه بروز این پدیده هیچ‌ارتباطی با گسل و زمین لرزه ندارد و تنها دلیل بروز این مساله خشکسالی و خودسوزی ذخیره کربنی اعماق باتلاق است.

به گزارش سلامت نیوز،فرهیختگان نوشت: «پدیده‌ای عجیب در میاندوآب»، عنوان خبری بود که در روزهای گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر سد و بازتاب گسترده‌ای یافت. در این پدیده عجیب که در روستای چالخاماز از توابع بخش باروق میاندوآب روی داده است، در چند روز گذشته حفره‌هایی روی زمین ایجاد شده که دود و آتش از آنها بلند می‌شد.

این اتفاق سبب تعجب اهالی این روستا شده و آنها را نگران ساخته بود، برخی اهالی این موضوع را نشان از یک پدیده غیرطبیعی دانسته و برخی دیگر نیز عامل انسانی را دلیل بروز این پدیده عنوان می‌کردند. برخی روستاییان از مشاهده آتش در اعماق شکاف‌ها خبر می‌دهند و می‌گویند اگر ماده‌ای اشتعالزا در مجاورت دهانه شکاف‌ها بگیرند در زمان کوتاهی آتش می‌گیرد.

این پدیده منحصربه‌فرد نیست

این مساله در جهان و حتی ایران پدیده‌ای منحصربه‌فرد نیست و در واقع به این مناطق تالاب‌های دودزا گفته می‌شود. تاکنون در ایران این پدیده در دریاچه پریشان پس از آنکه دچار خشکسالی و خشکیدگی شد، مشاهده شده و همچنین شواهدی در تالاب کانی برزان آذربایجان دیده شده است. تالاب خان‌میرزا در استان چهارمحال و بختیاری و جیرفت کرمان نیز همین پدیده را تجربه کرده که در تمام موارد بر اثر خشک شدن بستر تالاب‌های پدیده خودسوزی روی داده است.

در سال 1388 در بخش خشک‌شده تالاب گندمان (در نزدیکی شهر گندمان از شهرستان بروجن ) و 1391 در یکی از روستاهای توابع لردگان در استان چهارمحال و بختیاری مشابه این پدیده رخ داد. در سال 1392 نیز در ادامه خشکسالی‌های چندساله اخیر در کشور، باتلاق رومورز در شهرستان جیرفت در جنوب کرمان شعله‌ور شد و این پدیده خارج شدن دود از شکاف‌های باتلاق خشک‌شده را سبب شد.

دلیل علمی این پدیده چیست؟

در گذشته، در این تمام مناطق اشاره‌شده تالاب وجود داشته است و طی سال‌ها مواد آلی در آن منطقه روی هم انباشته می‌شود. در بستر تالاب‌ها اغلب به دلیل نبود اکسیژن، محیط احیایی حاکم است که بر اثر تجمع و مدفون شدن مواد آلی تحت تاثیر باکتری‌های بی‌هوازی، زغال‌سنگ نارس یا تورب تشکیل می‌شود. این مواد هیدروکربنی، مخزن اصلی خودسوزی زمین در موارد بالاست.

از سوی دیگر، عواملی چون کاهش بارندگی و خشکسالی، حفر چاه‌های عمیق، انحراف نهرهایی که تالاب‌ها را تغذیه می‌کرده‌اند و تغییر کاربری و کاشت محصولات کشاورزی، باعث خشک شدن تالاب‌ها شده است. با گذشت زمان، مواد آلی موجود در زیر رسوبات تجزیه شده و گاز متان تولید می‌کنند. خروج گاز متان از حفرات و شعله‌ور شدن آن در معرض هوا باعث ایجاد آتش و دود می‌شود.

برخلاف شایعات، خارج شدن دود هیچ‌ارتباطی به فعال‌شدن گسل‌ها یا زلزله ندارد

در چند سال گذشته رخ‌دادن زمین‌لرزه‌های متعدد در استان‌های کرمان و آذربایجان، مردم را نسبت به بروز زمین‌لرزه و هرگونه تحول زمین‌شناسی بسیار حساس کرده است و ساکنان آن مناطق با دیدن خارج شدن دود و آثار آتش از زمین دچار ترس از احتمال بروز زمین‌لرزه شده‌اند، غافل از اینکه بروز این پدیده هیچ‌ارتباطی با گسل و زمین لرزه ندارد و تنها دلیل بروز این مساله خشکسالی و خودسوزی ذخیره کربنی اعماق باتلاق است.

راهکار چیست؟

به عقیده کارشناسان محیط‌زیست این تالاب‌ها باید به صورت مداوم مرطوب نگاه داشته شوند و وارد کردن آب به این تالاب‌ها برای جلوگیری از آتش گرفتن ذخایر کربنی ضروری است.


این تالاب‌های دودزا در واقع به صورت احتراق کامل می‌سوزد و در صورت احتراق ناقص دود می‌کنند. در تالاب پریشان پس از بروز این مساله کانال‌هایی زهکشی و سعی شد رطوبت لازم به تالاب منتقل شود. این مساله تنها یک راه‌حل مقطعی است و اقدام اصلی تامین آب این تالاب‌ها و باتلاق‌هاست که اصلی‌ترین راه برای جلوگیری از آتش‌سوزی است. لذا تامین رطوبت لازم باتلاق‌ها و تالاب‌های دارای کربن و مواد آلی تنها راه جلوگیری از آتش‌سوزی است.

* زمین‌شناس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۴۷
پیمان صاحبی
خنک کننده آسفالت

آیا پاشیدن یک لایه رنگ خاکستری به آسفالت به مقابله با گرم شدن زمین کمک می‌کند؟ یک شرکت راهسازی آمریکایی یک پوشش رنگی خنک کننده آسفالت را در لس آنجلس آزمایش می‌کند، به امید اینکه این راهکار به مبارزه با تغییر اقلیم منجر شود.

 آسفالت سیاه معمولی، 80 تا 95 درصد نور خورشید را جذب می‌کند، اما پوشاندن آسفالت با این رنگ‌های خاکستری، منعکس کننده اشعه‌های خورشید است که باعث خنک شدن دمای شهری می‌شود.

در لس آنجلس، که در آن دمای تابستان معمولا از 100 درجه فارنهایت (38 درجه سانتیگراد) عبور می‌کند، کارگران در حال پوشاندن آسفالت با یک لایه از این رنگ مخصوص هستند.

لس آنجلس دارای چهار میلیون نفر جمعیت است و اولین شهر بزرگی است که این آزمایش در آن انجام می‌گیرد.

آسفالت سیاه معمولی 80 تا 95 درصد نور خورشید را جذب می‌کند، در حالی که رنگ خنک کننده خاکستری این نور را منعکس کرده و مانع جذب آن توسط آسفالت می‌شود.

طرفداران این طرح می‌گویند که این رنگ خنک کننده به طرز چشمگیری منجر به کاهش دمای زمین و کاهش گرمای شهر می‌شود.

در طول نمایش و توضیح این تکنیک، "جف لوزار" مدیر فروش در شرکت راهسازی "GuardTop"، که این محصول را به بازار عرضه می‌کند، نشان داد که چگونه با استفاده از رنگ می‌توان دمای خیابان‌ها را در حدود 12 درجه فارنهایت پس از پاشش تنها یک لایه رنگ روی آسفالت کاهش داد.

طبق گفته گِرگ اسپاتز، معاون مدیر اداره خدمات شهری لس‌آنجلس، این شهر اولین شهر در کالیفرنیا است که آزمایشات در یک جاده عمومی را پس از آزمایشات اولیه در پارکینگ انجام می‌دهد.

وی گفت: ما امیدواریم که برای دیگر شهرها الهام بخش باشیم تا راههای مختلفی را برای کاهش گرمای زمین به کار بگیرند. همچنین امیدواریم که تولید کنندگان، محصولات جدیدی را برای این منظور تولید و ارائه کنند.

اسپاتز افزود: به طور بالقوه می‌توان بازار بزرگی برای محصولات خنک کننده مسیر متصور بود. در واقع این بخشی از یک روند اقتصادی بسیار بزرگتر است؛ جایی که راه حل‌ها برای مقابله با تغییرات آب و هوایی می‌تواند منشا سرمایه گذاری‌های بزرگ در آینده باشد.

شهرداری روند تکمیل و پوشش همه مسیرهای شهر و همچنین چگونگی واکنش شهروندان لس آنجلسی به آسفالت جدید را نظارت می‌کند.

جورج بن ویز، استادیار مهندسی عمران و محیط زیست در دانشگاه کالیفرنیا جنوبی گفت: خنک کننده‌های مسیر تاثیر بسزایی در کاهش گرما دارند اما ممکن است برخی عوارض زیست محیطی هم داشته باشند.

وی به خبرگزاری فرانسه گفت: پژوهش‌های اخیر و پژوهش کنونی در حال بررسی این است که آیا مزایای زیست محیطی خنک کننده‌های مسیر بیشتر از عوارض آن است یا خیر.

با این حال، شهر لس آنجلس اتخاذ روش مناسب و نصب و ارزیابی چندین بخش آزمون خنک کننده را در نظر دارد.

بن ویز اشاره کرد که استراتژی‌های کاهش گرما مانند کاشت درختان در خیابان‌ها و استفاده از مواد خنک کننده پشت بام، روش‌های آنچنان موثری نبوده است.

آلن بارکا، استاد علوم زیست محیطی دانشگاه کالیفرنیا گفت: فناوری خنک کننده مسیر می‌تواند نسبت به روش‌های فعلی مانند تهویه مطبوع مناسب‌تر باشد.

وی گفت: همه افراد منابع لازم را برای استفاده از تهویه مطبوع ندارند، بنابراین این نگرانی وجود دارد که برخی از خانواده‌های کم درآمد از این موضوع رنج می‌برند. این باعث می‌شود که من از لحاظ اخلاقی نگرانی داشته باشم. اما طرح پاشش رنگ خنک کننده روی آسفالت به نفع همه خواهد بود و همگان از سود آن برخوردار می‌شوند.

بارکا افزود: این روش می‌تواند افرادی را که خارج از خانه یا بی خانمان هستند را نیز منتفع سازد. درجه حرارت پایین که در نتیجه خنک کننده مسیر به وجود می‌آید، به معنای کم بودن وابستگی به تهویه مطبوع است. بنابراین، به این معنی است که تولید گازهای گلخانه‌ای کمتر می‌شود.
منیع:ایسنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


ارزیابی‌های هوایی نشان می‌دهد جنگل بارانی آمازون سه برابر بیش از برآوردهای قبلی، ایزوپرن منتشر می‌کند. ایزوپرن یکی از مهمترین پیش سازه‌های ازون است و به طور غیر مستقیم بر توازن گازهای گلخانه‌ای در جو تاثیر می‌گذارد.

به گزارش ایانا از ساینس دیلی، ارزیابی‌های هوایی که در قالب طرح سنجش Green Ocean Amazon یا به اختصار (GOAmazon )انجام شده، نشان می‌دهد که جنگل آمازون، حداقل سه برابر بیشتر از آنچه دانشمندان قبلا برآورد می‌کردند ایزوپرن منتشر می‌کند.

به گفته پائولو آرتاکسو، استاد موسسه فیزیک دانشگاه سائوپائولو و یکی از نویسندگان این تحقیق، ایزوپرن یکی از پیش سازه‌های اصلی ازون در آمازون است و به طور غیر مستقیم بر توازن گازهای گلخانه‌ای در جو تاثیر می‌گذارد.

آرتاکسو محقق ارشد پروژه موضوعی « GOAmazon » که توسط بنیاد پژوهشی FAPESP تامین مالی شده است، می‌گوید: "این کشف، چندین مجهول را توضیح می‌دهد از جمله تراکم بالای ازون یافت شده در مسیر باد شهر مانائوس (مرکز ایالت آمازوناس) که نمی‌تواند بر اثر فعالیت انسانی باشد؛ همچنین رابطه تپه‌های شهر ماناوس با گازهای منتشره بیوژنی جنگل در منطقه آمازون نیز مشخص شد".

پروژه GOAmazon که در سال ۲۰۱۴ شروع شده علاوه بر دنبال کردن چند هدف دیگر، در حال بررسی تاثیرات آلودگی شهری از مانائوس بر روی شکل‌گیری ابر در آمازون است. این پروژه همچنین بر آن است که دانش ما را از روند شکل‌گیری باران و دینامیک تعامل بین بیوسفر آمازون و اتمسفر را افزایش دهد. دانشمندان قصد دارند تا از این یافته‌ها برای برآورد تغییرات آینده در توازن رادیواکتیو منطقه، توزیع انرژی و آب و هوا و نیز تاثیر همه این عوامل بر تغییر آب و هوای جهان استفاده کنند.

برآوردهای پیشین مبتنی بر ارزیابی‌هایی بودند که با استفاده از ماهواره‌ها یا برج‌ های پایش جنگلی تا ارتفاع ۶۰ متر انجام شدند؛ این امکان وجود داشت که اطلاعات تازه را با استفاده از گرومان گلف استریم ۱،(یک هواپیمای تحقیقاتی که قادر به پرواز تا ارتفاع ۶۰۰۰ متری یا تقریبا ۲۰ هزار فوتی و متعلق به Pacific Northwest National Laboratory( در ایالات متحده است) گردآوری کرد.

اندازه‌گیری‌های هوایی در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در طی فصول بارانی و خشک سال انجام شد؛ در نهایت این اندازه‌گیری‌ها با اطلاعات جمع‌آوری شده در سطح زمین مقایسه شدند.

آرتاکسو می‌گوید: "با اندازه گیری‌هایی که از فاصله ۴ هزار متری انجام شد، محاسبه میانگین انتشار گاز برای منطقه وسیع‌تری از آنچه که در تحقیق قبلی انجام شده بود، امکان‌پذیر شد. در نتیجه ما می‌توانیم ببینیم که انتشار طبیعی بیوژنی بسیار بزرگتر از چیزی است که فکر می‌کردیم".

محققان کشف دیگری کردند که آن را شگفت انگیز خوانده‌اند: انتشار ایزوپرن به سرعت با افزایش ارتفاع زمین و افزایش ارتفاع تغییر می‌کند. مثلا در ارتفاع ۳۰ متری، جریان انتشار ایزوپرن ۶ میلی‌گرم در هر متر مربع در ساعت (mg/m۲/h) بود، در حالی که در ارتفاع ۱۰۰ متری، در حدود ۱۴ میلی گرم بر متر مربع در ساعت بود.

آرتاکسو می‌گوید: "منطقه آمازون برزیل بیشتر کم ارتفاع است. در مناطقی که با هواپیمای تحقیقاتی پایش صورت گرفت، تغییر ارتفاع کمی وجود داشت و ما قادر بودیم افزایش قابل توجهی در انتشار گاز در مناطق مرتفع‌تر ببینیم".

محققان هنوز مطمئن نیستند که کاملا می‌توانند این تفاوت مشاهده شده در طی هر دو فصل خشک و بارانی در انتشار گاز را توضیح دهند. مقاله آنها دو فرضیه را پیشنهاد می‌دهد که باید در آزمایش‌های آینده ارزیابی شود.

یکی از احتمالات این است که انواع گیاهان در مناطق کم ارتفاع که اغلب سیراب هستند، از گونه‌هایی که در ارتفاعات بالاتر یافت می‌شوند متفاوتند؛ سطوح انتشار ایزوپرن ممکن است بر اساس گونه‌های گیاهی رایج، تفاوت کند.

فرضیه دیگر این است که چون در ارتفاعات بالاتر آب کمتری موجود است، گیاهان در پاسخ به استرس آبی، ایزوپرن بیشتری آزاد می‌کنند.

آرتاکسو می‌گوید: "هر چند در آمازون باران فراوان می‌بارد اما مطالعات نشان داده که در برخی مناطق، سطح آب سفره‌های آب زیرزمینی در فصل خشک افت می‌کند. گیاهانی با ریشه بسیار عمیق وجود دارند که قادرند آب را از عمق ۱۰ تا ۲۰ متری زیر زمین به دست آورند".

ایزوپرن یکی از ترکیبات فرار ارگانیک (VOCs) است که به‌طور طبیعی توسط گیاهان در آمازون منتشر می‌شود. این ماده همراه با دیگر تر کیبات ارگانیک فرار، منبع ریز ذرات ارگانیک ثانویه است که اساس تراکم ابری را تشکیل می‌دهد و به تنظیم چرخه آب در منطقه کمک می‌کند.

تجزیه ایزوپرن در جو باعث ایجاد چند فرآورده جانبی مختلف مثل رادیکال‌های هیدروکسیل (OH) می‌شود. تحت شرایط خاص مولکول آنها با اکسیژن جو واکنش نشان می‌دهد تا ازون (O۳) را تشکیل دهد که یکی از گازهای دخیل در اثر گلخانه‌ای است. تراکم بالای ازون می‌تواند منافذ گیاه (که سوراخ‌هایی که در مبادله گاز و تعریق گیاه نقش دارند) را آبیاری ‌کند. آبیاری منافذ تنفسی، مانع از فتوسنتز و جذب و ادغام کربن توسط گیاهان می‌شود.

آرتاکسو می‌گوید: "علاوه بر این، رادیکال‌های هیدروکسیل، اکسیداسیون جوی متان، دیگر گاز مهم گلخانه‌ای را کنترل می‌کنند. بسته به موقعیت، این رادیکال‌های OH می‌توانند نیمه عمر متان را کاهش یا افزایش دهند که در توازن گازهای گلخانه‌ای اهمیت دارد".

بنا به گفته آرتاکسو جنگل آمازون، حتی پیش از این کشفیات تازه هم بزرگترین منبع ایزوپرن جهان شناخته می‌شد. این یافته‌ها اهمیت این اکوسیستم‌ها را برای تنظیم ساختار شیمیایی جوی گرمایی زمین تقویت می‌کند. اکنون لازم است نتایج را در مدل‌های اقلیمی جهانی لحاظ کنیم تا به طور دقیق ببینیم این ارقام تازه در مورد انتشار ایزوپرن، چه تاثیری بر آب و هوا دارد.

ترجمه: محسن حدادی

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۵۱
پیمان صاحبی


یونسکو فراخوان جایزه دانشمند جوان انسان و کره مسکون سال ۲۰۱۸ را اعلام کرده است.

به گزارش ایانا از پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست، این جایزه هر ساله با هدف تشویق دانشمندان جوان کشور جوان کشورهای در حال توسعه به تحقیق در خصوص مسائل مرتبط با ذخیرگاه‌های زیست کره و همچنین تبادل اطلاعات و تجربیات بین دانشمندان نسل جدید به واجدان شرایط اعطا می‌شود.

متقاضیان دریافت جایزه باید حداکثر ۴۰ سال سن داشته باشند و پروژه‌های مرتبط با ذخیره‌ گاه‌های زیست کره را پیشنهاد دهند.

پروژه‌های پیشنهادی باید در مدت دو سال کامل شود. جایزه مذکور ۵۰۰ دلار آمریکا است. متقاضیان باید در پروژه‌های خود به این نکته توجه داشته باشند که اجرای برنامه انسان و کره مسکون یونسکو تا سال ۲۰۲۵ براساس برنامه اقدام لیما و استراتژِی این برنامه در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار خواهد بود و همچنین چگونگی ارتباط پروژه با اقدامات پژوهشی لیما و اهداف توسعه پایدار را مشخص کنند.

علاقمندان مدارک مورد نظر حداکثر تا تاریخ اول آذرماه سال جاری به ایمیل گروه علوم این کمیسیون(science@irunesco.org ) ارسال شود. متقاضیان می‌توانند برای دریافت اطلاعات بیشتر به وب سایت کمیسیون ملی یونسکو به آدرس www.irunesco.org مراجعه کنند.


منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۵۰
پیمان صاحبی